خانه » همه » جدید ترین مطالب تخصصی » وقتی یک کتابخانه کنار امام زاده‌ی محلّه‌ی‌مان باشد!

دانلود کتاب های امتحان شده

وقتی یک کتابخانه کنار امام زاده‌ی محلّه‌ی‌مان باشد!

وقتی یک کتابخانه کنار امام زاده‌ی محلّه‌ی‌مان باشد!

اگر کنار امام زاده ها، یک کتابخانه هم احداث شود و کتاب های مناسب کودکان و نوجوانان را در آن جا قرار دهند، کودکان و نوجوانان می توانند شوق زیارت کردن را دو چندان کرده و در کنار خانواده هایشان هم زیارت کنند و هم به اطلاعات خود بیفزایند.


وقتی یک کتابخانه کنار امام زاده‌ی محلّه‌ی‌مان باشد!

اگر کنار امام زاده‌‌ای که برای زیارت‌شان رفته‌‌‌ام‌‌‌ کتابخانه‌‌ای هم باشد، سعی‌‌‌ می‌کنم کتابی مربوط به زندگی‌نامه یا فضیلت‌‌‌‌های زیارت آن حضرت بخوانم و از مفاتیح و آیات قرآن هم استفاده کنم. قطعاً‌‌‌ می‌توانم ازکتاب‌‌‌‌های دیگر آن‌‌‌ کتابخانه هم استفاده کنم و در فضای دل‌نشین و معنوی امام زاده از کتاب‌‌‌‌های نورانی آن‌جا بهره ببرم.

زینب انتظام – دوازده ساله

*******

من خیلی دوست دارم وقتی به زیارت‌‌‌ می‌روم آن‌جا‌‌‌ کتابخانه‌ی مخصوص بچّه‌‌‌‌ها هم داشته باشد.

البتّه من هر دفعه زیارت‌‌‌ می‌روم، قرآن برمی‌دارم و‌‌‌ می‌خوانم؛ امّا دوست دارم بعد از خواندن قرآن، یک کتاب داستان یا شعر هم مطالعه کنم.
یگانه‌ ایّوبی- یازده ساله

*******

من خیلی دوست دارم اگر به امام زاده‌‌ای رفتم، کنار کتاب‌‌‌‌های قرآن آن‌جا چند کتاب شعر هم باشد؛ چون من شعرهای قرآنی را خیلی دوست دارم. من این شعر را خودم برای امام زاده نوشته‌‌‌ام و تقدیم‌شان‌‌‌ می‌کنم:

داخل این مکان زیبا
همیشه نورانیه
رنگین‌کمون شادی
پر می‌کشه دورمون
غصّه‌‌‌‌ها رو‌‌‌ می‌بره
شادی‌‌‌‌ها رو میاره

هلیا عسگری

*******

من دوست دارم در همه‌ی امام زاده‌‌‌‌ها دعا کنم؛ دعاهایی که همه‌ی مردم بر لب دارند. در‌‌‌ کتاب‌خانه‌ی امام زاده‌‌‌‌ها هم کتاب‌‌‌‌های دعا هست. من‌‌‌ می‌بینم هرکس به امام زاده‌‌‌ می‌رود، کتابی برمی‌دارد و مثل من‌‌‌ می‌گوید: «‌‌ای امام زمان(ع)! زودتر بیا تا چهره‌ی زیبایت را ببینیم».

ایلیا براتی

********

سلام بر همه‌ی امام زاده‌‌‌‌های مهربون و آسمونی! من هنوز مدرسه نمیرم؛ خوندن و نوشتن هم بلد نیستم؛ امّا از مامانم‌‌‌ می‌خوام که برام بنویسه تا شما بخونین. من کتاب خیلی دوس دارم. قصّه‌‌‌‌های امام‌‌‌‌ها رو خیلی دوس دارم. هر وقت‌‌‌ می‌ریم بیرون برای خرید یا گردش یا زیارت، مامان و بابا برای من یک کتاب تازه‌‌‌ می‌خرن. کاشکی‌‌‌ می‌شد توی یک امام زاده یک کتابخونه‌‌ای باشه تا ما کتاب‌هامون رو ببریم اون‌جا بذاریم تا دوستامون بیان و بدون خریدن کتاب، اون‌ها رو بخونن!

یسنا عارفی‌پور- پنج ساله

********

من و دوستانم هر وقت به امام زاده‌‌‌ می‌رویم، در قفسه‌‌‌‌های آن‌جا کتاب‌‌‌‌های زیادی‌‌‌ می‌بینیم؛ امّا بیش‌تر آن‌‌‌‌ها مفاتیح و قرآن و زیارت‌نامه‌اند. ما نمی‌توانیم از همه‌ی مطالب این کتاب‌‌‌‌های پرارزش استفاده کنیم؛ چون هنوز خواندن آن را خوب بلد نیستیم؛ ترجمه‌‌‌‌های آن هم خیلی ریز است و خواندنش سخت است. ما دوست داریم کنار آن کتاب‌‌‌‌ها، که برای بزرگ‌ترهاست، چند کتاب برای ما بچّه‌‌‌‌ها هم توی قفسه‌‌‌‌ها بگذارند تا بتوانیم از نوشته‌‌‌‌های قشنگ دینی و قرآنی استفاده کنیم.

یاس فاطمه اقدامی – نُه ساله

منبع: مجله باران

درباره admin

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

تازه ترین ها