خانه » همه » مذهبی » چرا اسرائیل در پی بالا بردن سطح تنش با ایران است؟

چرا اسرائیل در پی بالا بردن سطح تنش با ایران است؟

عصراسلام: در چند سال گذشته اسرائیل مشخصا یک خط را در برابر ایران دنبال کرده است: افزایش سطح تنش با ایران و رساندن آن به مرزهای یک درگیری نظامی محدود. سیاست مذکور که به وضوح نمایانگر تغییری اساسی در جهت گیریهای ضد ایرانی تل آویو در قیاس با گذشته است، دارای چند هدف مشخص است: 
جلوگیری از تثبیت و تکوین هژمونی ایران در منطقه از رهگذر اتحاد با کشورهای عرب 
قرار دادن اسرائیل به عنوان نوک حمله ائتلاف جدید 
نیز ممانعت از احیای برجام و مختل کردن هر گونه پیشرفتی در روابط ایران با آمریکا و در نهایت مهار برنامه ای هسته ای ایران
حملات مکرر به مواضع متحدان ایران در سوریه که به گفته این رژیم به هدف حذف ایران از عرصه سیاسی سوریه انجام می شود، در کنار ترورهای هدفمند و حملات سایبری به مراکز مهم، به رویه ثابت اسرائیل در سنوات گذشته تبدیل شده است.
منطق استراتژیک اسرائیل احتمالا بالا بردن میزان تنش به هدف تحریک ایران و واداشتن آن به نشان دادن عکس العمل است تا بهانه برای جنگی جدید بدست بیاید و توازنی جدید به منطقه تحمیل شود.
در شرایط جنگی نه تنها امکان مصالحه ایران با غرب تضعیف می شود، بلکه بهانه ای بدست می آید که اسرائیل در قالب یک ائتلاف منطقه ای و احتمالا فرامنطقه ای به آرزوی دیرین خود مبنی بر ضربه زدن به برنامه هسته ای ایران و کاستن از توان دفاعی آن نزدیک شود. سیاست ایران با درک این امر، تاکنون قسمی خویشتن داری راهبردی و پرهیز از افتادن در تله های امنیتی و نظامی بوده است.
ایران بیشتر از گذشته زیر فشارهای سیاسی و اقتصادی قرار دارد، اما از سوریه خارج نشده و در یمن هم دست بالا را پیدا کرده و نفوذ آن در عراق هم کماکان ادامه دارد. مضاف بر آن با کنار نهادن برخی محدودیت‌های برجام به برنامه هسته‌ایش شدت بخشیده است.
این نکته ای است که بایدن آن را شکست سیاست فشار حداکثری ترامپ می نامد و از بیم سرعت گرفتن برنامه هسته‌ای، در پی تجدید نظر در آن و دستیابی به نوعی مصالحه با ایران است.
طبیعی است که اسرائیل این را نخواهد و قابل انتظار هم هست که ایران هم دست اسرائیل را بخواند و صبر و حوصله پیشه کند.
اما نمی تواند از کنار دو پیامد مهم عینی و فوری این حملات بگذرد. اسرائیل در کوتاه مدت و در اثنای مذاکرات حساس کنونی می خواهد به آمریکا بگوید از ترس مرگ به تب راضی نشود. به عبارت بهتر می گوید ما توانایی کند کردن برنامه هسته ای ایران را داریم و برای کم کردن سرعت آن نیازی به مذاکره و اعطای امتیاز و مشوق نیست.
دوم ایران علیرغم داشتن افق استراتژیک بلندمدت در زمینه های یادشده، ناچار است در سطحی محدود با تلافی حملات اسرائیل، هم به نوعی بازدارندگی دست یابد و هم به لحاظ حیثیتی جبران مافات نماید. طبیعی است  اقدامات احتمالی فوق می بایست بدون افتادن در تله و مواجهه با جنگی ناخواسته صورت گیرد.
مذاکرات و ملاقاتهای دیپلماتیک حساس روزهای اخیر میان مقامات اسرائیلی و آمریکایی، این فرض را به ذهن متبادر می سازد که اگر نه تقسیم کار، دستکم نوعی هماهنگی میان آنها وجود دارد. طبیعی است با این وصف کار ایران برای توازن بخشی مجدد در بازی پیچیده استراتژیک فعلی، سخت تر شود.
در میان مدت هر مصالحه‌ای نیازمند دگرگونی در فهم استراتژیک طرفین است. برای ایران کاستن از سطح تنش در منطقه، ضرورتی تخطی ناپذیر است. برای آمریکا هم رویگردانی از سیاست خاورمیانه ای ترامپ و بازتعریف اولویت‌هایش به گونه ای که صد در صد مطابق ترجیحات تل آویو و چند کشور عرب نباشد، کلید ایفای سیاستی متوازن و موثر و نقش آفرینی جدید است.

صلاح‌الدین خدیو 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد