هنگامی که مدت قرارداد حضرت موسی(ع) با شعیب(ع) در «مدین» پایان یافت، همسر و فرزند و همچنین گوسفندان خود را برداشت و از مدین به سوى مصر رهسپار شد؛ شبى تاریک و ظلمانى بود؛ راه را گم کرد؛ گوسفندان او در بیابان متفرق شدند؛ میخواست آتشى بیفروزد تا در آن شب سرد، خود و فرزندانش گرم شوند، اما به وسیله آتشزنه آتش روشن نشد؛ در این بین همسر باردارش دچار درد وضع حمل شد؛ در این هنگام بود که شعلهاى از دور به چشمش خورد، به محض دیدن این شعله به خانوادهاش گفت توقف کوتاهى کنید که من آتشى دیدم، بروم اندکى از آن براى شما بیاورم و یا راه را به وسیله آتش یا کسانى که آنجا هستند پیدا کنم: «إِذْ رَأى ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ ناراً لَعَلِّی آتیکُمْ مِنْها بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَى النَّارِ هُدىً»؛[1] آنگاه که آتشى دید و به خانواده خود گفت: درنگ کنید، که من از دور آتشى میبینم، شاید برایتان قبسى بیاورم یا در روشنایى آن راهى بیابم.
مفسران در علت آوردن لفظ جمع(امکثوا) میگویند؛ به غیر از همسر، همراه حضرت موسی افراد دیگری (خادم و فرزند) نیز بودهاند،[2] و به همین دلیل از واژه جمع استفاده شده است.
در نهایت حتی اگر معتقد باشیم که برای موسی(ع) همراهی جز همسرش نبوده، باز هم به کار بردن جمع در اینجا اشکالی ندارد؛ زیرا برای احترام به فرد، گاهی از افعال جمع استفاده میشود چنانکه در زبان محاوره به یک فرد گفته میشود شما اینجا بمانید.
مفسران در علت آوردن لفظ جمع(امکثوا) میگویند؛ به غیر از همسر، همراه حضرت موسی افراد دیگری (خادم و فرزند) نیز بودهاند،[2] و به همین دلیل از واژه جمع استفاده شده است.
در نهایت حتی اگر معتقد باشیم که برای موسی(ع) همراهی جز همسرش نبوده، باز هم به کار بردن جمع در اینجا اشکالی ندارد؛ زیرا برای احترام به فرد، گاهی از افعال جمع استفاده میشود چنانکه در زبان محاوره به یک فرد گفته میشود شما اینجا بمانید.