خانه » همه » مذهبی » کثرت امامزادگان در ایران

کثرت امامزادگان در ایران


کثرت امامزادگان در ایران

۱۳۹۸/۰۱/۲۳


۱۹۹۴ بازدید

چرا تعداد امامزاده ها در ایران زیاد است؟

امامزاده یعنی کسی که نسبش به امام معصوم علیهم السلام می رسد به عبارت دیگر همه سادات , امام زاده هستند , چه فرزندان بلافصل و چه نواده هایشان تا به امروز، اما آنانکه دارای کمالات معنوی فراوان بودند مورد احترام بیشتری بوده و گاها چون از آنها کراماتی دیده شده است برایشان مزار و بارگاه ساخته اند. حتی در دوران ما نیز این مطلب مصداق دارد به عنوان مثال سیدی مانند حضرت امام خمینی قدس سره با اینکه بیش از سی نسل قبل ایشان به امام معصوم می رسد اما چون صاحب کرامات و نفس عالیه و خدمات بسیار برای اسلام بوده است لذا مورد احترام بیشتری بوده و بر مزارش بارگاه ساخته شده است. پس وجود تعداد زیادی امامزاده در ایران و دیگر نقاط جهان اسلام امر عجیبی نیست.این مطلب وقتی بهتر روشن می شود که به علت مهاجرت و تعدد امامزادگان در ایران پی ببریم به همین خاطر ما به بررسی دقیق این ماجرا خواهیم پرداخت:بعد از جریان سقیفه که در اثر آن خلافت مسلمین از جریان الهی و انتصابی آن که بوسیلة پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ بیان شده بود خارج گردید به مرور قدرت سیاسی در دست کسانی قرار گرفت که با اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و آل ابیطالب دشمنی سختی داشته‌اند. از این رو در دوران خلفای اموی و عباسی، یکی از جریان‌های معارض و سیتزه‌گر با آنان، علویان و دوستداران اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ بودند. مخصوصاً در دوران حکومت ظالمانة حجاج بن یوسف (75 ـ 95 هـ .ق) بر عراق، علویان در معرض آماج حملات وی قرار گرفتند. این امر موجب گردید تا علویان به منظور مصون ماندن از این حملات، متوجّه سرزمین‌های شرقی خلافت گردند. از این گذر است که قیام یحیی از نوادگان امام حسن ـ علیه السّلام ـ در خراسان به سال 125 هـ .ق، و قیام عبدالله از نوادگان جعفر بن ابیطالب (برادر حضرت علی ـ علیه السّلام ـ ) در نواحی مرکزی ایران صورت گرفت.بدین سان علویان در جستجوی پناهگاه، مناسب‌ترین منطقه را ایران و بیشتر مناطق هموار جنوب رشته‌کوه البرز مثل قزوین، ری، قم، ساوه و آوه تشخیص دادند(ترکمنی آذر، پروین، و پرگاری، صالح، تاریخ تحولات ایران، در دورة صفاریان و علویان، تهران، سمت، چاپ دوم، 1380، ص 126.) این مهاجرت‌های اولاد ابوطالب در پی شکست قیام‌های متعدد علویان در کوفه، مدینه و مکه (مثل قیام ابوالسرایا، ابن طباطبا، زید النار، ابراهیم بن موسی، سلیمان بن داوود در 199 هـ ق و قیام دیباج و ابن افطس، محمّد بن جعفر در 200 هـ ق) سرعت گرفت و آنان از عراق رانده شدند. (مسعودی، مروج الذهب، ترجمة ابوالقاسم پانین، تهران، علمی فرهنگی، 1370، ج2، ص 439.)در زمان هارون الرشید و سرکوب خائنانة قیام یحیی بن عبدالله، مهاجرت علویان ادامه یافت و وقتی مسئلة ولایتعهدی امام رضا ـ علیه السّلام ـ توسط مأمون عباسی مطرح گشت، شماری از علویان به همراه آن حضرت به خراسان آمدند.(مفید، الارشاد، ترجمة محمّد باقر ساعدی، تهران، اسلامیه، 1366، ص 600 ) وقتی آوازة این حرکت در جهان اسلام پیچید، علویان دیگری از نقاط مختلف به ویژه مدینه عازم خراسان گشتند. حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ بیست و یک برادر داشتند که همة آنان همراه پسرعموهای خود که همگی از سادات حسینی و حسنی بودند به سوی خراسان حرکت کردند. اینان در حوالی ری بودند که بر خبر شهادت امام رضا ـ علیه السّلام ـ وقوف یافتند و مورد تهدید و تعقیب مأمون ـ که اکنون چهرة واقعی ضدّ خاندان رسالت خود را آشکار کرده بود ـ قرار گرفتند، لذا برخی در همین نواحی به شهادت رسیدند و بقیه به سوی طبرستان پناه بردند.( کریمان، حسین، طبرسی و مجمع البیان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، 1361، ج1، ص 95.)از سوی دیگر گروه‌های جدید علویان، همزمان با سفر حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ به قم صورت گرفت.( قمی، حسن بن محمّد، تاریخ قم، تصحیح جلال الدین تهرانی، طوس، 1361، ص 205.( که این خود عامل مهمّی در مقاومت مردم قم در برابر مأمون و خلع او از خلافت، پس از قتل عام کاروان آن حضرت شد. در این زمان شخصی به نام یحیی بن عمران ریاست شهر را بر عهده گرفت.( همان، ص164.(گفتنی است گروهی از علویان به همراه برادر امام رضا ـ علیه السّلام ـ مشهور به سید جلال الدین اشرف به دیلمان آمدند و فعالیّت‌های مذهبی و سیاسی انجام می‌دادند، لذا توسط عمال مأمون به شهادت رسیدند.مهاجرت علویان هنوز پایان نیافته بود، بلکه با رسیدن متوکّل به خلافت که شرایط جدید بسیار سختی برای علویان از سال 233 هـ ق شروع گردید، مهاجرت آنان به ایران با شتاب بیشتری انجام می‌گرفت. از جمله اینها حضرت عبدالعظیم حسنی بود که ابتدا به طبرستان و سپس به ری مهاجرت نمود.( ابن طباطبا، مهاجران ابوطالب، ترجمة محمّد رضا عطایی، مشهد، آستان قدس رضوی، 1372، ص 235.) در سال 249 هـ ق پس از کشتار در قیام یحیی بن عمر حسینی در کوفه توسط خلیفة عباسی، مستعین، شمار بسیاری از ساداتی که در قیام او شرکت کردند و جان سالم به در برده بودند به دنبال یافتن محلّ امنی به کوههای طبرستان پناه جستند.( ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، تهران، پدیدة خاور، چاپ دوم، 1366، ص 228.) و تا پایان عمر خودشان و اولادشان در این منطقه زندگی کرده و وفات نموده و یا شهید شدند و مرقدشان تبدیل به زیارتگاه شده است.
در هر صورت از سال 200 هـ ق مهاجرت علویان به ایران آغاز گردید.( ابن مسکویه، تجارت الامم، تهران، سروش، 1376 ج4، ص 120. ) که در اثر آن فرزندان محمّد بن حنیفه، نوادگان امام موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ ، فرزندان عمر بن علی بن ابیطالب ـ علیه السّلام ـ ، فرزندان علی عریضی عموی امام رضا ـ علیه السّلام ـ ، فرزندان عبدالله نوة امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و فرزندان حسین اصغر فرزند امام سجاد ـ علیه السّلام ـ(العبید، تهذیب الانساب، قم، 1413 هـ ق. ص435 ـ 75. ) و … به ایران آمدند و ایرانیان بیداردل قبلة قلب‌های خود را متوجّه حضرت امیر المؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ گرداندند و از این فرصت استثنایی بهترین استفاده را بردند و مقابر این امام زادگان را مأمن و مرجع قلوب خود قرار دادند.
در هر صورت معلوم می‌شود که به خاطر دشمنی‌های امویان و عباسیان، آل ابیطالب در کشورهای مختلفی پراکنده شده و در همان جا مدفون گشته‌اند. امّا نگین بی‌بدیل و بی‌نظیر این ستارگان خاندان نبوی، بارگاه آسمانی امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ در خراسان و حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ در قم مقدسه است که در عظمت آن حضرت موسی بن جعفر ـ علیه السّلام ـ چنین فرموده است:
برای خداوند، حرمی است و آن مکه است و برای پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ حرمی است و آن مدینه است و برای امیرمؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ حرمی است و آن کوفه است. آگاه باشید که حرم من و فرزندان من بعد از من قم است. قم کوفة کوچک ماست. بدانید بهشت، هشت در دارد، سه تای آن به سوی قم است. بانوئی از فرزندان من به نام فاطمه، دختر موسی، در آنجا رحلت می‌کند که به شفاعت او همة شیعیان ما وارد بهشت می‌شوند.( مجلسی، بحارالانوار، تهران، دار الکتب اسلامیه، ج 60، ص 216.)
همچنین این فقدان امنیت برای شیعه و فرزندان ائمه در سراسر جهان اسلام سبب می شد که اکثر آنها ناشناخته و غریب از دنیا بروند و گاهی در حین مرگ خود را معرفی می نمودند که نامشان همراه آنها و بر روی سنگ قبرشان حک شده و مدفون می شد که بعدها بر اثر کشفیات و کاوش های تاریخی قبر آنها کشف و بعنوان مزار مورد زیارت قرار می گرفت. چنانکه می دانید قبر امیرمؤمنان در نجف سالها مخفی بود که در دوره بنی عباس کشف شد و شیعیان توانستند آنجا را زیارت کنند)مجلسی، پیشین، ج 42، ص 302.( قبر امام حسین بارها توسط خلفای جور عباسی تخریب شد. همه اینها نشانگر ناامن بودن جامعه برای شیعیان ائمه و فرزندان آنها می باشد و با این وضعی که برای قبور ائمه شیعه امنیت نبود فرزندان آنها نیز نمی توانستند در مرکز خلافت و در شهرهای اسلامی مثل مدینه و کوفه و مکه زندگی کنند لذا به جاهای امن که شیعیان حضور داشتند و از دشمنان و مرکز حکومت دور بود مهاجرت نموده و زندگی می کردند. کشور ایران یکی از جاهایی بود که محل امن برای فرزندان اهل بیت محسوب می گشت.( جعفریان، رسول، پیشین، ص 200.)
در خصوص امازادگان جعلی و دسته‌بندی امامزادگان باید گفت ما سه دسته قبور از امامزادگان داریم. دسته‌ای که به صورت قطعی امام‌زاده هستند. یعنی از نظر اسناد و مدارک تبار‌شناسی و تاریخی برای ما امام‌زاده بودن ایشان مقطوع است و یقین داریم کسی که در آن بقعه مدفون است،‌‌ همان کسی است که اسناد، امام‌زاده بودنش را تایید می‌کند. مثل حضرت عبدالعظیم حسنی، حضرت معصومه سلام الله علیها و… که هم نسبشان معلوم است و هم محل دقیق قبورشان. دسته دوم آن دسته از امامزادگانی هستند که امام‌زاده بودن فرد مدفون قطعی است، اما تردید داریم که شخص مدفون امام‌زاده مثلا حمزه بن محمد است یا حمزه بن عباس. دسته دوم هم به هر ترتیب امام‌زاده بودنشان مشخص است و اختلاف تنها بر سر اسامی و تبار آن‌ها از این جهت که فرزند کدام یک از سادات هستند، می‌باشد. پس در امامزاده بودن ایشان نیز هیچ تردیدی نیست. دستهٔ سوم قبوری هستند که قطعا امامزاده نیستند و باید بررسی کرد که چرا آن‌ها تا این حد مشهور شده‌اند. در این زمینه متاسفانه ضعف‌های فرهنگی و نظارتی وجود دارد. ما همانطور که برای خود امامزادگان احترام قائل هستیم، باید با تمام وجود روی حفظ حرمت و شأن آنان نیز حساس باشیم. بی‌توجهی به بقاع مجعول و گسترش آنان می‌تواند موجب سلب اعتماد مردم نسبت به بقاع متبرکه واقعی و کمرنگ شدن احترام آن‌ها شود. در حقیقت جعلی‌ها، اعتبار اصلی‌ها را هم زیر سئوال می‌برند. لذا حتما باید مراکزی باشند تا به طور اختصاصی به تبار‌شناسی قبوری که ادعای امام‌زاده بودن آنان مطرح است، بپردازند. ظاهرا مرکز تبار‌شناسی آستان قدس رضوی، یک بخش از کتابخانه آیت الله مرعشی و خود اوقاف یک چنین کاری را انجام می‌دهند.
در انتها توجه به یک نکته دیگر لازم است و آن اینکه: از دیدگاه عرفانی هر جایی که مردم متوجه خداوند و مقربان درگاه او شوند محل نزول فرشتگان و ارواح مقدس و مقرب خداوند است و خداوند از باب رحمت خود – حتی جایی که آن امامزاده و … اصلا وجود خارجی نداشته باشد یا چنین کسی بوده باشد ولی جای دیگری مدفون باشد یا آن امامزاده و … از مقربان درگاه الهی نباشد – ملائکه و ارواح مقدس را مأمور می کند که برای مردمی که با عشق و امید به آنجا آمده اند دعا کنند. در واقع هر جا که نام خدا و مقربان درگاه او برده می شود محل نزول و توجه و عنایت خداوند است و او ارواح مقدس را مأمور می کند که برای مردم دعا و طلب رحمت کنند . این گونه مکانها از مصادیق آیه 36 از سوره « نور » است که می فرماید: « فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه…» است . یعنی خانه هایی که خداوند اذن داده و خواسته است که نام او(اسمای الهی) بلند شود و آنجا یاد او شود.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد