به گزارش خبرآنلاین، کنفرانس بین المللی «قفقاز جنوبی: توسعه و همکاری» که به میزبانی دانشگاه (آکادمی) دیپلماتیک جمهوری آذربایجان (آدا) در روزهای ۲۸ و ۲۹ آوریل ۲۰۲۲ میلادی (۸ و ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱) در شهر شوشا (از مناطق پیرامونی قره باغ) و نیز باکو با حضور بیش از ۴۰ نفر از کارشناسان و صاحب نظران از ۲۰ کشور برگزار شد که بخشی از این کنفرانس اختصاص به دو جلسه جداگانه پرسش و پاسخ مهمانان کنفرانس با الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان و نیز جیحون بایراموف، وزیر امور خارجه این کشور اختصاص داشت. اما قبل از آنکه به برخی از نکات و ملاحظات مهم این کنفرانس و نیز بازدید میدانی نگارنده از شهر استراتژیک و تاریخی شوشا اشاراتی داشته باشیم، اشاره کوتاهی به شرایط منطقه قره باغ در دو سال اخیر ضرروی به نظر میرسد.
در جریان جنگ دوم قره باغ که به جنگ «۴۴ روزه» (۲۷ سپتامبر تا ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ میلادی/ ۷ مهر تا ۲۰ آبان ۱۳۹۹) نیز شهرت پیدا کرده است، مناطق پیرامونی منطقه قره باغ از جمله آقدام، قُبادلی، زَنگیلان، کَلبیجر، لاچین، فیضولی، شوشا و جِبرائیل پس از سه دهه به حاکمیت جمهوری آذربایجان بازگشت. در این بین منطقه اصلی قره باغ به مرکزیت خانکَندی همچنان در اختیار ارامنه است که جمعیتی در حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر را در خود جای داده است و به موجب توافقنامه آتش بس سه جانبه بین ارمنستان، جمهوری آذربایجان در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ میلادی (۲۰ آبان ۱۳۹۹)، بیش از ۲۵۰۰ نفر از نیروهای حافظ صلح روسی به مدت پنج سال (که در صورت توافق طرفین قابل تمدید است) مسئولیت تامین امنیت ارامنه این منطقه و نیز دسترسی امن آنها به ارمنستان از کریدور لاچین را برعهده دارند. این شرایط بزرگترین پیروزی سیاسی و نظامی جمهوری آذربایجان و در مقابل سنگین ترین ناکامی سیاسی و نظامی ارمنستان در سه دهه اخیر را رقم زد و به همین دلیل شاهد هستیم که با جود بیش از یک سال و نیمی که از جنگ دوم قره باغ میگذرد، خیابان ها و میادین اصلی شهر ایروان در ارمنستان همچنان شاهد اعتراض گروههای مختلف مردمی و احزاب سیاسی مخالف دولت نیکول پاشینیان است و این اعتراضات در دو هفته اخیر بسیار شدت نیز پیدا کرده است.
در چنین شرایطی، جمهوری آذربایجان کوشش گستردهای را در سطح منطقه ای و بین المللی برای تشریح شرایط مناطق پیرامونی قره باغ پس از جنگ دوم قره باغ، نشان دادن وسعت و عمق ویرانیها و تخریبها در این مناطق و نیز جذب سرمایه گذاری خارجی برای بازسازی این منطقه در دستور کار قرار داده است. در این راستا، سال گذشته و به فاصله تنها پنج ماه پس از پایان جنگ دوم قره باغ در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ میلادی (۲۰ آبان ۱۳۹۹)، دانشکده روابط بین الملل وزارت امور خارجه جمهوری آذربایجان کنفرانسی بین المللی را با عنوان «چشم انداز جدید قفقاز جنوبی بعد از جنگ دوم قره باغ: همکاری و توسعه پس از منازعه» در رزوهای ۱۱ تا ۱۴ آوریل ۲۰۲۱ میلادی (۲۲ تا ۲۵ فروردین ۱۴۰۰) برگزار نمود که نگارنده نیز در آن حضور داشت و دیدار نمایندگان مراکز مطالعاتی از کشورهای مختلف با الهام علی اف (رئیس جمهور)، جیحون بایراموف (وزیر امور خارجه) در باکو و نیز بازدید میدانی از منطقه «آقدام» (از مناطق پیرامونی قره باغ) در آن پیش بینی شده بود. در همین راستا و برای دومین سال پیاپی، کنفرانس بین المللی «قفقاز جنوبی: توسعه و همکاری» نیز به میزبانی دانشگاه (آکادمی) دیپلماتیک جمهوری آذربایجان (آدا) در روزهای ۲۸ و ۲۹ آوریل ۲۰۲۲ میلادی (۸ و ۹ اردیبهشت ۱۴۰۱) برگزار شد که همانند سال گذشته دیدار نمایندگان مراکز مطالعاتی کشورهای مختلف با رئیس جمهور و وزیر امور خارجه در باکو و نیز بازدید میدانی و کنفرانس در شهر شوشا (از مناطق پیرامونی قره باغ) در آن پیش بینی شده بود قرار است کنفرانس سال آینده در منطقه لاچین (دیگر منطقه پیرامونی قره باغ) برگزار شود. این روند به روشنی گویای دیپلماسی عمومی و هدفمند جمهوری آذربایجان پس از جنگ دوم قره باغ است.
به هر ترتیب، صبح بسیار زود پنج شنبه ۲۸ آوریل ۲۰۲۲ میلادی (۸ اردیبهشت ۱۴۰۰)، بیش از ۴۰ نفر از نمایندگان مراکز مطالعاتی کشورهای مختلف به همراه اساتید و کارشناسانی از جمهوری آذربایجان و نیز جمعی از خبرنگاران رسانه ها و شبکه های تلویزیونی جمهوری آذربایجان که حکمت حاجیاف، دستیار ارشد سیاست خارجی رئیس جمهور آذربایجان نیز آنان را همراهی میکرد، برای سفری یک روزه در یک پرواز اختصاصی عازم فرودگاه فیضولی (از مناطق پیرامونی قره باغ) شدند تا از آنجا به وسیله اتوبوس به محل برگزاری کنفرانس یعنی شهر شوشا بروند. حدود ساعت ۹ صبح هواپیما در فرودگاه فیضولی بر زمین نشست. این فرودگاه نخستین فرودگاه در مناطق پیرامونی منطقه قره باغ است که در جنگ دوم قره باغ به حاکمیت جمهوری آذربایجان بازگشت. ساخت فرودگاه فیضولی به فاصله تقریبا دو ماه پس از جنگ، در ۱۴ ژانویه ۲۰۲۱ (دی ما ۱۳۹۹) طی مراسمی با حضور علیاف آغاز شد و با مشارکت ترکیه طی ۸ ماه ساخته شد و افتتاح رسمی آن نیز توسط الهام علی اف و رجب طیب اردوغان در ۲۶ نوامبر ۲۰۲۱ میلادی (۴ آبان ۱۴۰۰) صورت گرفت. باند فرودگاه ۳ هزار متر طول و ۶۰ متر عرض دارد و ترمینال آن ظرفیت ارائه خدمات به ۲۰۰ مسافر در ساعت و قابلیت فرود هواپیماهای پهن پیکر را دارد. هر چند هم اکنون به دلیل شرایط خاص منطقه فیضولی و دیگر مناطق که شرایط سکونت دائمی افراد هنوز فراهم نشده است، پروازها به فرودگاه فیضولی به صورت چارتری انجام میشود. طبق توضیحات مدیر فرودگاه فیضولی و نیز ماکتهایی که نشان داده شد، قرار است سه فرودگاه دیگر نیز در مناطق لاچین، زنگیلان و کَلبیجَر ساخته شود.
در منطقه فیضولی ابتدا بازدیدی از میداین مین و روند پاکسازی آن صورت گرفت. تیمهای عملیات مینروبی همراه با سگهای مین یاب مشغول عملیات پاکسازی و مینروبی بودند. منطقه فیضولی نیز همانند دیگر مناطق پیرامون قره باغ زمانی که تحت کنترل ارامنه بود، مین گذاری شده است و به دلیل همین ناامنی، این مناطق همچنان تحت کنترل ارتش آذربایجان است و از ورود افراد عادی به این مناطق جلوگیری میشود. حجم مناطق آلوده به مین بسیار گسترده است و با وجود انعقاد قراردادهای همکاری بین دولت آذربایجان با ترکیه و روسیه، پاکسازی میادین مین فرایندی بسیار زمانبر خواهد بود که همین امر روند بازسازی این مناطق را به تاخیر خواهد انداخت. طی یک سال و نیم گذشته، موضوع عدم تحویل نقشههای اراضی مین گذاری شده از سوی ارمنستان به دولت آذربایجان به یکی از اختلافات و تنشهای دو کشور پس از جنگ دوم قره باغ تبدیل شد. طرف ارمنی معتقد بود جمهوری آذربایجان اسرای جنگی ارمنی را با هدف تحویل این نقشه ها در زندان و اسارت نگه داشته است. موضوعی که باکو آن را رد و اعلام می کرد که ارتباطی بین این دو موضوع نیست. در این بین کشته شدن بیش از ۳۰ شهروند عادی و ۷ نظامی آذربایجان و نیز مجروح شدن ۴۹ شهروند عادی و ۱۱۱ نظامی آذری در نتیجه انفجارهای مین و مهمات عمل نکرده موجب شد در نهایت ارمنستان بعد از ماهها درخواست و رایزنی جمهوری آذربایجان با این کشور و میانجی گران بینالمللی به ویژه فدراسیون روسیه، گرجستان، اتحادیه اروپا و آمریکا در خرداد ۱۴۰۰ نقشه ۹۷ هزار مین در مناطق پیرامونی قره باغ را تحویل باکو بدهد. در مقابل جمهوری آذربایجان نیز ۱۵ نفر از اسرای ارمنی را آزاد کرد. با این وجود، در پرسشی که نگارنده از حِکمت حاجیاف، دستیار ارشد سیاست خارجی رئیس جمهور آذربایجان در هنگام بازید از میادین مین منطقه فیضولی داشت، او معتقد بود که این نقشه ها حداکثر ۲۵ درصد از میادین مین را پوشش می دهد و در عمل مشکل چندانی را حل نکرده است. در این بازدید به موازات توضیحاتی که توسط سرتیم عملیات مینروبی از روی نقشه میادین مین منطقه فیضولی ارائه شد، تعداد زیادی از مینهای ضد نفر و ضد تانک کشف شده و خنثی شده نیز نمایش شد و در پایان، از فاصله ای تقریبا یک کیلومتری، یکی از مینهای کشف شده توسط تیم عملیات منفجر شد که قدرت و صدای انفجاری بسیار بالایی داشت. طبق اعلام وزارت دفاع جمهوری آذربایجان، از مقطع پایان جنگ دوم قره باغ در نوامبر ۲۰۲۰ میلادی تاکنون بیش از ۲۳ هزار انواع مهمات عمل نکرده، بیش از ۱۹ هزار مین ضد نفر و ۱۰ هزار مین ضد تانک (مجموعاً ۵۵ هزار مین و مهمات) طی عملیاتهای پاکسازی در مناطق پیرامونی قره باغ، کشف، خنثی و منهدم شده اند. بنابراین، وجود میادین مینی یکی از موانع مهم در روند بازسازی سریع این مناطق است. لذا ظرفیت بسیار مناسبی برای همکاری نیروهای مسلح کشورمان با ارتش جمهوری آذربایجان در این زمینه وجود دارد. متاسفانه با وجود مذاکرات متعدد، هنوز موافقتنامه و قراردادی در این زمینه بین دو کشور به امضاء نرسیده است.
پس از بازدید از میادین مین، عازم شهر شوشا شدیم که بیش از هر چیز جاده آسفالته این منطقه کوهستانی و بسیار زیبا جلب توجه میکرد. این جاده آسفالته که آذریها نام آن را «جاده پیروزی» (ظفر جاده سی) گذاشتند، ۱۰۱ کیلومتر طول و در حدود ۳۷ متر عرض دارد و با عبور از مناطق مرتفع، جنگلی و کوهستانی تنها در فاصله زمانی یک سال پس از پایان جنگ دوم قره باغ توسط «شرکت دولتی راهسازی آذربایجان» (آذریول) ساخته شد. علاوه بر «جاده پیروزی» (ظفر جاده سی)، ساخت بزرگراه «هورادیز- جبرئیل- زنگیلان- آقبَند»، بزرگراه «کلبیجَر – لاچین» (۷۲ کیلومتر)، «فیضولی – هادروت» (۱۳ کیلومتر) و «بَردا- آقدام» (۴۵ کیلومتر) نیز طی سال گذشته ساخته شده است یا در مراحل پایانی آن است که حاکی از اولویت احداث جاده و بزرگراه در مناطق پیرامونی قره باغ برای دولت آذربایجان است تا با ایجاد زیرساختهای ارتباطی، امکان بازسازی و توسعه این مناطق فراهم شود. نکته دیگری که در طول مسیر جاده تازه احداث شوشا جلب توجه میکرد، احداث چندین نیروگاه برق بود که برای عملیاتهای عمرانی در این منطقه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
همچنان جای خالی شرکتها و پیمانکاران ایرانی در روند بازسازی مناطق اطراف قره باغ به شدت احساس میشود. تاکنون مهمترین و بالاترین بازدیدی که از سوی مسئولان کشورمان از این مناطق صورت گرفته است، سفر رستم قاسمی، وزیر راه و شهرسازی ایران، مهدی صفری (معاون اقتصادی وزیر امور خارجه) و استاندار و اردبیل در بهمن ۱۴۰۰ بود که هواپیمای هیئت ایرانی، نخستین پرواز خارجی بود که در فرودگاه فیضولی بر زمین نشست و این هیئت اقتصادی که «شاهین مصطفی اف»، معاون نخست وزیر و رئیس آذری کمیسیون مشترک اقتصادی ایران و جمهوری آذربایجان نیز آن را همراهی میکرد، بازدیدهای میدانی متعددی به ویژه در بزرگراه در حال احداث «فیضولی – زنگیلان -و هورادیز» داشتند. با توجه به تواناییهای انسانی و تخصصی شرکتها و پیمانکاران ایرانی در حوزه های مختلف راهسازی، آب، برق و مخابرات و به ویژه قرابت جغرافیایی مناطق جبرائیل، زنگیلان و فیضولی با استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی، ظرفیت بسیار ارزشمندی وجود دارد که امید است مذاکرات و موافقات صورت گرفته، جنبه عملی و عملیاتی به خود بگیرد.
اما در بدو ورود به شهر زیبا و تاریخی شوشا، پاسگاه مرزبانی نیروهای حافظ صلح روسی و پرچم روسیه جلب توجه میکرد. در واقع در دو راهی ابتدای شوشا، یک مسیر منتهی به شهر «خانکَندی» (به تعبیر ارامنه اِستِپاناکِرت)، مرکز منطقه قره باغ (به تعبیر ارامنه آرتساخ) وجود دارد که بعد از جنگ دوم قره باغ همچنان تحت کنترل ارامنه است. چنانچه در ابتدای این نوشتار اشاره شد، به موجب توافقنامه آتش بس سه جانبه بین ارمنستان، جمهوری آذربایجان در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ میلادی (۲۰ آبان ۱۳۹۹)، بیش از ۲۵۰۰ نفر از نیروهای حافظ صلح روسی به مدت پنج سال (که در صورت توافق طرفین قابل تمدید است) مسئولیت تامین امنیت ارامنه این منطقه و نیز دسترسی امن آنها به ارمنستان از کریدور لاچین را برعهده دارند. از ارتفاعات شوشا، شهر «خانکَندی» و روستاهای اطراف آن از دور پیدا بود که جمعیتی در حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر را در خود جای داده است و عملاً همانند «جزیره ای» در داخل جمهوری آذربایجان پس از جنگ دوم قره باغ درآمده است.
طی برگزاری کنفرانس در شوشا، حکمت حاجی اف، دستیار ارشد سیاست خارجی رئیس جمهور آذربایجان و نیز در جلسه مهمانان کنفرانس با الهام علی اف در باکو، هر دو مقام ارشد جمهوری آذربایجان بارها بر این نکته تاکید داشتند که ارامنه منطقه قره باغ، شهروندان این کشور هستند و همانند سایر اقوام جمهوری آذربایجان در امنیت خواهند بود و به مذهب، زبان و آداب و رسوم آنها احترام گذاشته خواهد شد. هرچند بخش مهمی از ارامنه منطقه قره باغ و ارمنستان با دیده شک و تردید به این موضوع نگاه میکنند و معتقد هستند پس از جنگ دوم قره باغ، جمهوری آذربایجان به صورت هدفمند و گسترده در صدد تخریب، نابودی و تغییر هویت آثار فرهنگی، تاریخی و دینی ارامنه در مناطق پیرامونی قره باغ است. اما در مقابل جمهوری آذربایجان به شدت این ادعا را رد میکند و الهام علی اف نیز در دیدار با نمایندگان مراکز مطالعاتی شرکت کننده در کنفرانس در باکو به این نکته اشاره کرد که جمهوری آذربایجان بارها از کارشناسان و ناظران یونسکو برای بازدید میدانی از این مناطق و وضعیت آثار فرهنگی، تاریخی و دینی ارامنه دعوت کرده است که هنوز پاسخ مثبت و عملی دریافت نشده است. به هر ترتیب این موضوع نیز در کنار نقشه میادین مین و وضعیت اسرای جنگی ارمنی در جمهوری آذربایجان از جمله چالشهای جدی دو طرف پس از پایان جنگ دوم قره باغ به شمار میرود.
اما در عرصه میدانی و نظامی نیز علیرغم استقرار نیروهای حافظ صلح روسی در منطقه، طی یک و سال نیم اخیر موارد متعددی از درگیری بین طرفهای ارمنی و آذری در نقاط تماس و مرزی شوشا و خانکَندی روی داده است که جدیترین مورد آن درگیری دو طرف در روستاهای «پاروخ آسکران» (فاروخ عسگران) و نیز «خرامورت» (پیرلر) در دو ماه اخیر بود. اهمیت این دو روستا به خاطر ارتفاع «گاراگلوخ» و دید آن بر جاده شمالی – جنوبی در مرکز قره باغ و شهرهای عسگران (آسکران) و خانکَندی (استپاناکرت) است. در این درگیری، سه نیروی ارمنی کشته شدند. برخی از ناظران و کارشناسان منطقه قفقاز، دلیل این تنشها و درگیریها را جنگ اوکراین میدانند و معتقد هستند این جنگ مانع از تمرکز لازم روسیه بر روند تحولات این منطقه و نظارت لازم و موثر بر نیروهای حافظ صلح روسی شده است. مشکلات مربوط به قطع گاز ارسالی از طرف جمهوری آذربایجان به منطقه خانکَندی در ماههای اسفند و فروردین نیز مورد دیگری از اختلاف و تنش بین دو طرف بود. در حالی که جمهوری آذربایجان دلیل قطع گاز را فنی و موقتی میدانست، ارمنستان آن را اقدامی جهت تحت فشار گذاشتن ارامنه ساکن در منطقه قره باغ ارزیابی میکرد. دامنه این تنش و اختلاف گازی حتی به داخل ایران هم کشیده شد و «آرا شاهوردیان» و «روبرت بیگلریان»، نمایندگان ارمنی مجلس شورای اسلامی، طی نامه ای به حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه، با اشاره به تشدید فشار به ارامنه ساکن قره باغ، درباره ادامه قطع گاز و برق و درگیری ها ابراز نگرانی کردند و خواستار نقش آفرینی وزارت خارجه ایران در بحران پیش رو شدند. در واکنش به این نامه، «علی علیزاده»، سفیر جمهوری آذربایجان در تهران نیز طی پست توئیتری خود با تقبیح نامه نمایندگان ارمنی مجلس شورای اسلامی به وزیر خارجه ایران، کمپینی اعتراضی ایجاد کرد که واکنشهایی را هم داخل ایران به دنبال داشت.
اما شهر «شوشا» که در منابع فارسی و ارمنی از آن به عنوان «شوشی» یاد میشود و به همین دلیل، اقدام شورای شهر تهران در آذرماه ۱۴۰۰ در نامگذاری خیابانی در تهران به نام «شوشی» با اعتراض سفارت جمهوری آذربایجان در تهران همراه شد که البته واکنشهای زیادی را در داخل ایران و جمهوری آذربایجان به دنبال داشت. به هر ترتیب، این شهر که در تقسیمات رسمی سیاسی و اداری جمهوری آذربایجان با نام رسمی «شوشا» از آن یاد میشود، مهمترین و تاریخی ترین شهر منطقه قره باغ است که از اهمیت فرهنگی، تاریخی و نمادین خاصی برای هر دو طرف ارمنی و آذری برخوردار است. در حالی که مقامات آذری، شهر شوشا را «پایتخت فرهنگی جمهوری آذربایجان» میدانند، از دیدگاه ارامنه نیز شهر «شوشی» به دلیل وجود «کلیسای جامع غازان چِتسوتس» (کلیسای منجی مقدس) و دیگر آثار تاریخی، فرهنگی و هنری، از اهمیت و جایگاه بسیار بالایی برای ارامنه برخوردار است. علاوه بر این، شوشا در اواسط قرن هجدهم میلادی، پایتخت «خانات قره باغ» بود و از آنجا که این شهر موطن بسیاری از آهنگسازان، هنرمندان موسیقی، شاعران و نویسندگان ارمنی و آذری بوده است، به «شهر کنسرواتوار» نیز مشهور است و حقیقتاً شوشا با وجود مساحت کوچک و محیط کوهستانی اش، یک شهر چند فرهنگی، چند مذهبی و چند ملیتی بود. «اوزیر حاجیبیگلی» موسیقیدان و «رشید بهبوداف» خواننده آذری از چهره های مطرحی است که نام و آثارشان برای بسیاری از ایرانیان نیز آشناست. هرچند این در این منطقه نیز همانند سایر مناطق قفقاز از ایروان و تفلیس گرفته تا دربند و داغستان و اوستیا، آثار فرهنگ، زبان، هنر و معماری ایرانی نیز کاملاً مشهود است و همین امر درهم تنیدگی بسیار نزدیک و دیرپای ملل قفقاز با مردم ایران را در طول تاریخ نشان میدهد که ظرفیتی بسیار ارزشمند برای توسعه مناسبات کنونی ایران با کشورهای منطقه قفقاز است.
از اهمیت تاریخی، فرهنگی و دینی شهر شوشا که بگذریم، اهمیت استراتژیکی و نظامی این شهر و مناطق پیرامون آن نیز بسیار شایان توجه است. شوشا در ارتفاع ۱۴۰۰ تا ۱۸۰۰ متر از سطح دریا واقع شده است و به منزله یک دِژ یا قلعه طبیعی- البته با پوشش جنگلی و طبیعت بسیار زیبا- است. اگر بخواهیم دقیق تر اشاره کنیم، ارتفاع بخش غربی شوشا ۱۸۰۰ متر از سطح دریا و ارتفاع بخش شرقی آن ۱۴۰۰ متر از سطح دریا فاصله دارد و بخش جنوبی شوشا نیز تقریباً مرتفع و البته مسطح است. این شهر تنها ۱۱ تا ۱۵ کیلومتر با شهر «خانکَندی» (به تعبیر ارامنه استپاناکِرت)، مرکز منطقه قره باغ فاصله دارد. وضعیت کوهستانی و ارتفاع استراتژیک شوشا به گونه ای است که از آنجا میتوان تمام قره باغ کوهستانی تحت کنترل نگه داشت. موقعیت ارتباطی شهر شوشا نیز موجب اهمیت مضاعف آن شده است. یک جاده اصلی که شهر «گوریس» را در استان سیونیک در جنوب ارمنستان به شهر «خانکَندی» (به تعبیر ارامنه اِستِپاناکِرت)، مرکز منطقه قره باغ متصل میکند، از طریق شوشا از کریدور لاچین عبور میکند که در حال حاضر این کریدور به عنوان تنها مسیر ارتباطی ارامنه قره باغ به ارمنستان تحت کنترل نیروهای حافظ صلح روسی است. جاده دیگر که ارمنستان را به قره باغ کوهستانی وصل میکند، از طریق عبور از کوه «مرو داغ» در شمال کلبیجَر است که این مسیر ارتباطی در جریان جنگ دوم قره باغ از دسترس ارامنه خارج شد و تحت کنترل جمهوری آذربایجان قرار گرفت. به همین دلیل، شوشا از اهمیت بسیار بالایی در هر دو جنگ اول قره باغ (۱۹۸۸- ۱۹۹۴) و جنگ دوم قره باغ (سپتامبر تا نوامبر ۲۰۲۰) برخوردار بود و در هر دو جنگ، تصرف یا سقوط شوشا به نوعی تعیین کننده طرف پیروز یا مغلوب جنگ بود. بنا به گفته «سپهبد ذاکر حسناف»، وزیر دفاع جمهوری آذربایجان، ارتش این کشور در جریان تصرف شوشا از تجارب و امکانات ارتش پاکستان در زمینه جنگ در مناطق کوهستانی بهره گرفته بود.
کار بازسازی در داخل شهر شوشا در سطح قابل توجهی ادامه دارد. بخش اعظم ساختمانهای اداری، مسکونی، مغازه ها و دامداری هایی که بیش از سه دهه بدون سکونت بودند و به مخروبه تبدیل شده بودند، بیش از هر چیز دیگری توجه را به خود جلب می کرد. هرچند همین سطح از ساختمانها و خیابان ها در این شهر قابل مقایسه با دیگر مناطق پیرامون قره باغ نیست که تقریباً هیچ زیرساختی اعم آب، برق، جاده، گاز، مخابرات و تلفن در آن وجود ندارد و نگارنده در جریان بازدید میدانی از شهر «آقدام» از نزدیک شاهد وسعت ویرانی، از بین رفتن جنگلها و مراتع و تخریب کامل این شهر ۱۵۰ هزار نفری دوره شوروی در جریان جنگ اول قره باغ (۱۹۸۸ تا ۱۹۹۴) بود و به همین دلیل برخی از کارشناسان آذری در مقالاتی از «آقدام» به عنوان «هیروشیمای قره باغ» یاد میکنند. عدم توانایی مالی و امکانات محدود دولت ارمنستان و نیز جمهوری قره باغ موجب شده بود طی سه دهه ای که این مناطق تحت کنترل ارامنه قرار داشت، از نظر بازسازی و زیرساختهای توسعه اقدام خاصی صورت نگیرد و تقریباً بسیاری از این مناطق خالی از سکنه بود و تنها چیزی که نظر هر بیننده ای را جلب می کند، انبوه ساختمانهای ویران و خالی از سکنه است. لذا این شرایط موجب شد عملاً تنها شهر «خانکَندی» (به تعبیر ارامنه استپاناکِرت)، مرکز منطقه قره باغ که جمعیت اصلی ارامنه در آن ساکن هستند و نیز روستاهای اطراف آن از امکانات زیرساختی نسبتاً مناسبی برخوردار باشند.
اما در کنفرانس یک روزه شهر شوشا که با عنوان «قفقاز جنوبی: توسعه و همکاری در قفقاز جنوبی» طی چند پَنِل جداگانه و تخصصی برگزار شد، نکات و ملاحظات مختلفی مطرح شد که در این بین چند نکته شایان توجه بود. حِکمت حاجیاف، دستیار ارشد سیاست خارجی رئیس جمهور آذربایجان در پاسخ به پرسش نگارنده در رابطه با نقش و جایگاه گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا با عضویت روسیه، فرانسه و آمریکا که از سال ۱۹۹۲ مسئولیت مذاکرات صلح قره باغ را بر عهده دارد، این گروه را فاقد کارآیی دانست و از جمله دلایل عدم موفقیت آن را نیز حضور و نفوذ بزرگترین جوامع دیاسپورای ارمنی جهان در روسیه، فرانسه و آمریکا دانست. از محتوای صحبت او و نیز سایر مقامات و کارشناسان آذری اینگونه برداشت میشد که جمهوری آذربایجان پس از جنگ دوم قره باغ، عملاً نقش و جایگاهی برای گروه مینسک قائل نیست و ترجیح میدهد مذاکرات با ارمنستان و روسیه را نه در رابطه با موضوع قره باغ، بلکه در ارتباط با عادی سازی مناسبات با ارمنستان، حل و فصل اختلافات مرزی با این کشور و گشایش مسیرهای ارتباطی ادامه بدهد.
از دیگر نکات قابل توجه، واکنش و تذکر دکتر فَریز اسماعیلزاده، از اساتید دانشگاه (آکادمی) دیپلماتیک جمهوری آذربایجان (آدا) و مدیر یکی از پانلهای تخصصی، به کاربرد واژه «ناگورنو- قره باغ» (ناگورنو به روسی یعنی کوهستانی) توسط «دکتر اِستانیسلاو پِریتچین»، پژوهشگر مرکز مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز موسسه شرق شناسی روسیه بود. این استاد آذری اشاره داشت که واژه «ناگورنو- قره باغ» (قره باغ کوهستانی) یک اصطلاح (تِرمِ روسی) مربوط به تقسیمات سیاسی دوره اتحاد جماهیر شوروی است و ما در جمهوری آذربایجان، واحدی به این نام نداریم و همانطور که دولت آذربایجان اعلام کرده است، ما فقط واحدی به نام «قره باغ» را به رسمیت میشناسیم. همچنین نماینده رئیس جمهور آذربایجان در «منطقه اقتصادی قره باغ» نیز در صحبتهای خود با اشاره به اقدامات بازسازی و توسعه زیرساختها، بر ظرفیت بالای سرمایه گذاری در بخش توریسم به ویژه در منطقه شوشا در حوزه های تفریحی و فرهنگی تاکید کرد که حاکی از هدف و رویکرد بلندمدت جمهوری آذربایجان برای تبدیل منطقه شوشا به قطب گردشگری و فرهنگی این کشور در سالهای آتی است.
در رابطه با روند همکاریهای منطقه ای در قفقاز پس از جنگ دوم قره باغ نیز دیدگاهها و نقطه نظرات مختلفی مطرح شد. مقامات و کارشناسان آذری از یک سو بر آمادگی جمهوری آذربایجان برای پیشبرد طرحهای همگرایی منطقه ای در قفقاز تاکید میکردند و از سویی دیگر از انفعال، عدم اراده سیاسی و یا مخالفت ارمنستان در عدم پیشبرد سریع مذاکرات صلح، حل و فصل اختلافات مرزی، احیای راه آهن جنوب قفقاز (جلفا- نخجوان- جنوب ارمنستان و منطقه زنگیلان آذربایجان) و گشایش مسیرهای ارتباطی انتقاد میکردند. تاکید بر پیوندهای نزدیک و راهبردی جمهوری آذربایجان و ترکیه به ویژه امضاء «بیانیه شوشا» توسط الهام علی اف و رجب طیب اردوغان در سال گذشته از محورهای مشترک سخنرانان دو کشور بود. همچنین در حالی که «دکتر اِسوانته کورنِل» مدیر موسسه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز در واشنگتن، پیشنهاد تشکیل «بنیاد یا صندوق توسعه و همکاری در قفقاز» را مطرح کرد، «دکتر میشِل ریندولز» از دانشگاه پرینستون آمریکا معتقد بود که به دلایل تاریخی، روانشناختی و جامعه شناختی، این منطقه هنوز از آمادگی روحی و ذهنی برای همکاری های مشترک منطقه ای برخوردار نیست. همچنین این نکته نیز توسط برخی از کارشناسان مطرح شد که الگوی همکاری ۳+۳ در قفقاز (ایران- ترکیه- روسیه+ آذربایجان- ارمنستان- گرجستان) که پس از جنگ دوم قره باغ توسط ترکیه و ایران پیشنهاد شد و جلساتی نیز در راستای آن (بدون حضور گرجستان) در یک سال گذشته برگزار شده است، با توجه به جنگ روسیه علیه اوکراین و حمایت تمام قد و آشکار گرجستان از اوکراین، بسیار شکننده شده است.
از دیگر نکات قابل توجه این کنفرانس، حضور قابل توجه اساتید و کارشناسان اروپایی و آمریکایی بود. در مجموع نسبت به کنفرانس سال گذشته، مقامات و کارشناسان آذری لحن مثبتتری نسبت به کشورهای اروپایی و آمریکایی به ویژه فرانسه داشتند که در جریان جنگ دوم قره باغ، عملاً در کنار ارمنستان و در مقابل جمهوری آذربایجان و ترکیه قرار گرفته بودند. از دیگر نکات قابل توجه، اشاره به افزایش تقاضا برای انتقال کانتینر و ترانزیت از «کریدور میانی» (چین- آسیای مرکزی- دریای خزر- جمهوری آذربایجان- گرجستان- ترکیه) پس از جنگ اوکراین بود که نشان میدهد مسیر شمالی چین- روسیه- اروپا با انسداد و چالش مواجه شده است و ظرفیت و موقعیت جدیدی در حوزه ترانزیتی برای جمهوری آذربایجان ایجاد شده است. افزایش نقش جمهوری آذربایجان در تامین گاز اروپا پس از جنگ اوکراین نیز از دیگر نکات شایان توجه مباحث کنفرانس بود.
از نکات جالب توجه دیگر این کنفرانس، اشاره سخنران به نقش ایران در اتصال شبکه ریلی جنوب قفقاز و نیز اهمیت توافقنامه اخیر ایران و جمهوری آذربایجان برای احداث بزرگراه و مسیر ریلی ۵۵ کیلومتری بین زنگیلان و نخجوان با عبور از خاک ایران بود. این بزرگراه و مسیر ریلی ۵۵ کیلومتری، از روستای «آق بَند» در منطقه زنگیلان در مجاورت مرز ایران و ارمنستان که در جنگ دوم قره باغ به حاکمیت جمهوری آذربایجان بازگشت، آغاز میشود و با عبور از خاک ایران به شهر «اردوباد» در منطقه نخجوان متصل میشود. از آنجا که در هر دو نقطه رود ارس جاری است، طبق توافق دو کشور، دو پل جاده ای و ریلی مابین ایران و زنگیلان و نیز دو پل ریلی و جاده ای بین ایران و نخجوان احداث خواهد شد. این مسیر ارتباطی در امتداد بزرگراه «بزرگراه هورادیز- جبرائیل- زنگیلان- آق بَند» خواهد بود که ارتباط زمینی و ریلی مناطق جبرائیل و فیضولی در جنوب منطقه قره باغ را به به منطقه نخجوان و از آنجا به ترکیه فراهم خواهد کرد که از نظر تسریع در روند بازسازی این مناطق پس از جنگ دوم قره باغ از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، مسیر ارتباطی زنگیلان به نخجوان، «آلرترناتیو» کریدور زنگه زور مورد نظر جمهوری آذربایجان برای دسترسی زمینی مستقیم به منطقه برونگان نخجوان با عبور از خاک ارمنستان است که به واسطه اختلافات این کشور با ارمنستان در نحوه تفسیر بند نهم موافقتنامه آتش بس قره باغ در ۱۰ نوامبر ۲۰۲۰ میلادی هنوز اجرایی نشده است. با توجه به گستردگی اعتراضات اخیر علیه دولت نیکول پاشینیان، دورنمای سیاسی ارمنستان و بقای این دولت چندان مشخص نیست و احزاب سنتی و ملی گرای ارمنی از جمله «حزب جمهوری خواه»، «جنبش ملی ارامنه» و فدراسیون انقلابی ارمنی یا داشناکسوتیون» به شدت مخالف توافقات سه جانبه باکو- ایروان- مسکو هستند. در چنین شرایطی، جمهوری آذربایجان ترجیح داده است به موازات تلاش برای احداث «کریدور زنگه زور» با عبور از خاک ارمنستان، مسیر جایگزین دیگری را با عبور از خاک ایران تعریف کند. در مقابل ایران نیز احداث بزرگراه و مسیر ریلی ۵۵ کیلومتری بین زنگیلان و نخجوان را به منزله تثبیت مسیر ترانزیتی ایران بین جمهوری آذربایجان و منطقه نخجوان در سه دهه گذشته میداند. همچنین در شرایطی که احداث و تکمیل راه آهن رشت- آستارا با مشکل مواجه شده است و دورنمای احیای راه آهن دوره شوروی در جنوب قفقاز (جلفای ایران- نخجوان- استان سیونیک ارمنستان- منطقه زنگیلان جمهوری آذربایجان) مشخص نیست، مسیر ریلی ۵۵ کیلومتری بین زنگیلان و نخجوان با عبور از خاک ایران میتواند دسترسی ریلی ایران به جمهوری آذربایجان و از آنجا به روسیه را نیز پس از سه دهه فراهم کند.
۳۱۱۳۱۱