«بنای تبریز از زبیده، زن هارونالرشید است. وی به بیماری تب نوبه مبتلا بود. روزی چند در آن حوالی اقامت کرد. در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماریش زایل شد. فرمود شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را ‹تبریز› بگذارند» (حمدالله مستوفی و یاقوت حموی).
ادامه مطلب »مذهبی
ریشهشناسی عامیانه از واژههای فارسی
«بنای تبریز از زبیده، زن هارونالرشید است. وی به بیماری تب نوبه مبتلا بود. روزی چند در آن حوالی اقامت کرد. در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماریش زایل شد. فرمود شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را ‹تبریز› بگذارند» (حمدالله مستوفی و یاقوت حموی).
ادامه مطلب »ریشهشناسی عامیانه از واژههای فارسی
«بنای تبریز از زبیده، زن هارونالرشید است. وی به بیماری تب نوبه مبتلا بود. روزی چند در آن حوالی اقامت کرد. در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماریش زایل شد. فرمود شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را ‹تبریز› بگذارند» (حمدالله مستوفی و یاقوت حموی).
ادامه مطلب »»در» یا «درب»؟
مسالهی تفاوت «در» با «درب» یكی از آن مسایلی است كه در آغاز ساده و كماهمیت به نظر میرسد. اما بسته به نوع نگاه ما به زبان، حكمهای متفاوتی دربارهی آن میتوان صادر كرد، تا آنجا كه به عقیدهی من، حكم ما در مورد این مساله میتواند ما را تا مرز نظریهی زبان پیش ببرد.
ادامه مطلب »»در» یا «درب»؟
مسالهی تفاوت «در» با «درب» یكی از آن مسایلی است كه در آغاز ساده و كماهمیت به نظر میرسد. اما بسته به نوع نگاه ما به زبان، حكمهای متفاوتی دربارهی آن میتوان صادر كرد، تا آنجا كه به عقیدهی من، حكم ما در مورد این مساله میتواند ما را تا مرز نظریهی زبان پیش ببرد.
ادامه مطلب »»در» یا «درب»؟
مسالهی تفاوت «در» با «درب» یكی از آن مسایلی است كه در آغاز ساده و كماهمیت به نظر میرسد. اما بسته به نوع نگاه ما به زبان، حكمهای متفاوتی دربارهی آن میتوان صادر كرد، تا آنجا كه به عقیدهی من، حكم ما در مورد این مساله میتواند ما را تا مرز نظریهی زبان پیش ببرد.
ادامه مطلب »دربارهی واژههای «زن»، «بانو» و «دوشیزه»
واژهی «زن» زبان فارسی، در زبان پهلوی، که زبان هنگام اشکانیان و ساسانیان بوده است، بهگونهی «کن» خوانده میشد، که آن خود؛ از کـَئینی (کَ ای نی) زبان اوستایی - کهنترین زبان آریاییان جهان - همچون زبان سانسکریت برگرفته شده است.
ادامه مطلب »دربارهی واژههای «زن»، «بانو» و «دوشیزه»
واژهی «زن» زبان فارسی، در زبان پهلوی، که زبان هنگام اشکانیان و ساسانیان بوده است، بهگونهی «کن» خوانده میشد، که آن خود؛ از کـَئینی (کَ ای نی) زبان اوستایی - کهنترین زبان آریاییان جهان - همچون زبان سانسکریت برگرفته شده است.
ادامه مطلب »دربارهی واژههای «زن»، «بانو» و «دوشیزه»
واژهی «زن» زبان فارسی، در زبان پهلوی، که زبان هنگام اشکانیان و ساسانیان بوده است، بهگونهی «کن» خوانده میشد، که آن خود؛ از کـَئینی (کَ ای نی) زبان اوستایی - کهنترین زبان آریاییان جهان - همچون زبان سانسکریت برگرفته شده است.
ادامه مطلب »نام وعدههای غذایی در فارسی کهن
امروزه بیشتر در زبان رسمی پارسی وعدههای غذایی را «صبحانه»، «ناهار» و «شام» میگوییم. اما در بسیاری از شهرها و نیز گویشها نامهای دیگری هم به کار میرود. در اینجا چند نام را برمیرسم:
ادامه مطلب »نام وعدههای غذایی در فارسی کهن
امروزه بیشتر در زبان رسمی پارسی وعدههای غذایی را «صبحانه»، «ناهار» و «شام» میگوییم. اما در بسیاری از شهرها و نیز گویشها نامهای دیگری هم به کار میرود. در اینجا چند نام را برمیرسم:
ادامه مطلب »نام وعدههای غذایی در فارسی کهن
امروزه بیشتر در زبان رسمی پارسی وعدههای غذایی را «صبحانه»، «ناهار» و «شام» میگوییم. اما در بسیاری از شهرها و نیز گویشها نامهای دیگری هم به کار میرود. در اینجا چند نام را برمیرسم:
ادامه مطلب »پژوهشی در اصل و ریشهی واژهی «گپ»
گپ : gap – واژه ی گپ در همه ی فرهنگ های فارسی به چشم می خورد و به جز در فارسی این واژه در همه ی زبان های زنده ی هند و پاكستان و افغانستان مانند سانسكریت، اردو، هندی، مراتی، گجراتی، پشتو، سندی، بلوچی و فارسی دری افغانستان فراوان به كار می رود . نه فقط به زبان های آسیایی بلكه در زبان های اروپایی هم این واژه به صورت های گوناگون آمده است . ولی ریشه ی این واژه آریایی است.
ادامه مطلب »پژوهشی در اصل و ریشهی واژهی «گپ»
گپ : gap – واژه ی گپ در همه ی فرهنگ های فارسی به چشم می خورد و به جز در فارسی این واژه در همه ی زبان های زنده ی هند و پاكستان و افغانستان مانند سانسكریت، اردو، هندی، مراتی، گجراتی، پشتو، سندی، بلوچی و فارسی دری افغانستان فراوان به كار می رود . نه فقط به زبان های آسیایی بلكه در زبان های اروپایی هم این واژه به صورت های گوناگون آمده است . ولی ریشه ی این واژه آریایی است.
ادامه مطلب »پژوهشی در اصل و ریشهی واژهی «گپ»
گپ : gap – واژه ی گپ در همه ی فرهنگ های فارسی به چشم می خورد و به جز در فارسی این واژه در همه ی زبان های زنده ی هند و پاكستان و افغانستان مانند سانسكریت، اردو، هندی، مراتی، گجراتی، پشتو، سندی، بلوچی و فارسی دری افغانستان فراوان به كار می رود . نه فقط به زبان های آسیایی بلكه در زبان های اروپایی هم این واژه به صورت های گوناگون آمده است . ولی ریشه ی این واژه آریایی است.
ادامه مطلب »کند و کاوی در معنی واژهی دهقان
در دوران پادشاهان ساسانی كه اصول طبقاتی برقرار بود، مردم به پنج طبقه ی شهرداران، شاه زادگان، بزرگان، آزادگان و دهقانان تقسیم می شدند كه سه طبقه ی نخست یعنی شهرداران، بزرگان، شاه زادگان در یورش عرب ها از میان رفتند. و فقط دو طبقه ی آخر كه آزادگان و دهقانان باشند بر جای ماندند، و دهقانان كه تا استیلای مغولان بر ایران باقی بودند،
ادامه مطلب »کند و کاوی در معنی واژهی دهقان
در دوران پادشاهان ساسانی كه اصول طبقاتی برقرار بود، مردم به پنج طبقه ی شهرداران، شاه زادگان، بزرگان، آزادگان و دهقانان تقسیم می شدند كه سه طبقه ی نخست یعنی شهرداران، بزرگان، شاه زادگان در یورش عرب ها از میان رفتند. و فقط دو طبقه ی آخر كه آزادگان و دهقانان باشند بر جای ماندند، و دهقانان كه تا استیلای مغولان بر ایران باقی بودند،
ادامه مطلب »کند و کاوی در معنی واژهی دهقان
در دوران پادشاهان ساسانی كه اصول طبقاتی برقرار بود، مردم به پنج طبقه ی شهرداران، شاه زادگان، بزرگان، آزادگان و دهقانان تقسیم می شدند كه سه طبقه ی نخست یعنی شهرداران، بزرگان، شاه زادگان در یورش عرب ها از میان رفتند. و فقط دو طبقه ی آخر كه آزادگان و دهقانان باشند بر جای ماندند، و دهقانان كه تا استیلای مغولان بر ایران باقی بودند،
ادامه مطلب »نگاهی به ریشه و معنی واژهی آذربایجان
منطقهی آذربایجان بخشی از سرزمین ماد بزرگ بود. این سرزمین از زمان یورش اسكندر مقدونی به نام آتورپاتگان معروف شده است. نام این منطقه در كتاب بن دهش (خلاصه ی اوستا) "ایـران ویچ" نوشته شده است.
ادامه مطلب »ریشهی نام شهرهایی از گيلان و مازندران
گيلان: کادوسيان يا کاسپيان نام مردمان بومی بود که در گيلان امروز و بخش هايی از مازندران می زيستند. ديگر قوم ها, مثل آشوريها, يونانيها و مادها آنها را به نامهای کادوسيان, آمردان و گلان (گيلان) می ناميدند.
ادامه مطلب »ریشهی ایرانی واژهی پسته
در دو سدهی گذشته، بسیاری از پژوهشگران غربی درباره ی خاستگاه واژه ی پسته نظرهای گوناگونی ارایه کردهاند. برخی از آنان ریشه و اصل این واژه را برگرفته از واژه ی یونانی "بیستاکیون" Bistakion به معنی پسته دانسته و برخی این واژه را یونانی و برگرفته از پارسی باستان یا میانه (پهلوی) ذکر کرده اند.
ادامه مطلب »ریشهشناسی واژه های:بهشت، برزخ، دوزخ در فارسی
بهشت، برزخ، دوزخ : اصل واژهی "بهشت" در دوران میانه ی زبان فارسی "وَهیشت اَخْو" (vahišt axw) بوده است. "وَهیشت" ترکیب شده است از "وه" و "ایشت". "وه" همان "بــه" (beh) فارسی امروز به معنی خوب است. و "ایشت" پسوند صفت برترین (عالی) است.
ادامه مطلب »ریشهشناسی واژه های:بهشت، برزخ، دوزخ در فارسی
بهشت، برزخ، دوزخ : اصل واژهی "بهشت" در دوران میانه ی زبان فارسی "وَهیشت اَخْو" (vahišt axw) بوده است. "وَهیشت" ترکیب شده است از "وه" و "ایشت". "وه" همان "بــه" (beh) فارسی امروز به معنی خوب است. و "ایشت" پسوند صفت برترین (عالی) است.
ادامه مطلب »کند و کاوی در معنی و ریشهی واژهی “عجم”
واژه ی عجم در زبان فارسی و در بیش تر زبان های آسیایی مانند هندی، اردو، پشتو، بلوچی، کردی، ترکی، معنی ایرانی و زبان فارسی میدهد، اما در زبان عربی امروزه به معنی غیر عرب به کار میرود. در برههای از تاریخ به کسی که زبان عربی را نمی فهمیده است عجم میگفته اند و این لقب بیش تر به ایرانیان اطلاق میشده است. در دوره ی بنی امیه این کلمه کاربردی تحقیر آمیز داشته است، ولی امروزه این معنی تحقیرآمیز یا کسی که عربی را نمیداند، کاربردی در ادبیات عرب ندارد.
ادامه مطلب »کند و کاوی در معنی و ریشهی واژهی “عجم”
واژه ی عجم در زبان فارسی و در بیش تر زبان های آسیایی مانند هندی، اردو، پشتو، بلوچی، کردی، ترکی، معنی ایرانی و زبان فارسی میدهد، اما در زبان عربی امروزه به معنی غیر عرب به کار میرود. در برههای از تاریخ به کسی که زبان عربی را نمی فهمیده است عجم میگفته اند و این لقب بیش تر به ایرانیان اطلاق میشده است. در دوره ی بنی امیه این کلمه کاربردی تحقیر آمیز داشته است، ولی امروزه این معنی تحقیرآمیز یا کسی که عربی را نمیداند، کاربردی در ادبیات عرب ندارد.
ادامه مطلب »ریشهی نام “اردبیل، اردکان، اهواز، دلیجان، سمرقند، شیراز، قندهار، مریوان”
نام امروزی شهر "سمرقند" را می توان آميزهای از «سمر» و «قند» دانست. اما چنين نيست, زيرا در نزديكی این شهر, شهر ديگری هست كه «مركند» نام دارد و در غرب ايران نیز روستای ديگری بوده است به نام «مركندو» كه امروز شهر سليمانيه در جای آن ساخته شده است.
ادامه مطلب »ریشهی نام “اردبیل، اردکان، اهواز، دلیجان، سمرقند، شیراز، قندهار، مریوان”
نام امروزی شهر "سمرقند" را می توان آميزهای از «سمر» و «قند» دانست. اما چنين نيست, زيرا در نزديكی این شهر, شهر ديگری هست كه «مركند» نام دارد و در غرب ايران نیز روستای ديگری بوده است به نام «مركندو» كه امروز شهر سليمانيه در جای آن ساخته شده است.
ادامه مطلب »سرگذشت واژهی گل
گل در مرز و بوم ایران سابقه ای بس دراز دارد و اگر میبینیم که در شعر و ادب پارسی بیش تر از دیگر سرزمینها سخن از گل میرود، برای آن است که مردم این سرزمین از دوران های کهن به گل عشق میورزیدهاند و ایران زمین مهد پرورش گل بوده است.
ادامه مطلب »سرگذشت واژهی گل
گل در مرز و بوم ایران سابقه ای بس دراز دارد و اگر میبینیم که در شعر و ادب پارسی بیش تر از دیگر سرزمینها سخن از گل میرود، برای آن است که مردم این سرزمین از دوران های کهن به گل عشق میورزیدهاند و ایران زمین مهد پرورش گل بوده است.
ادامه مطلب »ریشهی ایرانی نام “دریای سیاه” و رودخانههای “دانوب” و “دُ ن”
نواحی اطراف دریای سیاه در دوران بسیار کهن مسکن اقوام و طوایف ایرانی بوده است.
ادامه مطلب »ریشهی ایرانی نام “دریای سیاه” و رودخانههای “دانوب” و “دُ ن”
نواحی اطراف دریای سیاه در دوران بسیار کهن مسکن اقوام و طوایف ایرانی بوده است.
ادامه مطلب »درباره ریشهی فارسی واژهی عشق
زیباترین واژه ی زبان فارسی که تا چندی پیش همه آن را عربی می دانسته اند و درشعر و ادبیات فارسی و به ویژه عرفان ایرانی جایگاهی بلند و برجسته دارد واژه ی "عشق " است.
ادامه مطلب »درباره ریشهی فارسی واژهی عشق
زیباترین واژه ی زبان فارسی که تا چندی پیش همه آن را عربی می دانسته اند و درشعر و ادبیات فارسی و به ویژه عرفان ایرانی جایگاهی بلند و برجسته دارد واژه ی "عشق " است.
ادامه مطلب »دربارهی فعل «کردن» و نام شهر «کرمان»
در زبان هاي ايراني يك ويژگي هست كه درآن با پيوند ميان دو يا چند واژه، واژه ی ديگری ساخته ميشود و اين ويژگي در زبانهاي اشتقاقي ديده نمي شود .
ادامه مطلب »دربارهی فعل «کردن» و نام شهر «کرمان»
در زبان هاي ايراني يك ويژگي هست كه درآن با پيوند ميان دو يا چند واژه، واژه ی ديگری ساخته ميشود و اين ويژگي در زبانهاي اشتقاقي ديده نمي شود .
ادامه مطلب »در جست و جوی حل معمای واژه های تات، تاجیک و تازی
واژهی «تات»، داستان دراز و پیچیدهای دارد. دانشمندان و شرقشناسان دربارهی آن سخنان بسیار گفته و نوشتهاند، ولی هنوز هم به درستی دانسته نشده که این واژه از چه زبانی است و ریشه و معنی آن چیست ؟
ادامه مطلب »دگرگردی واژه ها در سیر زمان
١- برخی واژهها در درازنای تاریخ واژگون میگردد و۲- برخی نیز معنای خویش را از دست میدهد و مفهومی تازه به خود میگیرد و٣- برخی اگرچه خود در معنی، دیگرگون میشود، اما در واژههای ترکیبی، معنای اصلی خویش را نگه میدارد.
ادامه مطلب »بحثی درباره ی “موشک” و “رزمایش”
موشک: آیا موشک به معنای موش ِ کوچک است؟
ادامه مطلب »احتیاجی به فکرکردن نیست، “کامنت” بگذارید!
با گسترش شکلهای جدید رسانهای، حجم گستردهای از سرمایهها به جیب فروشندگان فضاهای اینترنتی و ابزارها و رسانههای الکترونیکی سرازیر میشود و گروه بزرگی از مردمان که سخنگفتن و شنیدن، به هر بهایی برایشان از نان شب واجبتر است، هر روز از هر وسیلهای استفاده میکنند تا با بستهشدن هر دری، در دیگری را بگشایند.
ادامه مطلب »احتیاجی به فکرکردن نیست، “کامنت” بگذارید!
با گسترش شکلهای جدید رسانهای، حجم گستردهای از سرمایهها به جیب فروشندگان فضاهای اینترنتی و ابزارها و رسانههای الکترونیکی سرازیر میشود و گروه بزرگی از مردمان که سخنگفتن و شنیدن، به هر بهایی برایشان از نان شب واجبتر است، هر روز از هر وسیلهای استفاده میکنند تا با بستهشدن هر دری، در دیگری را بگشایند.
ادامه مطلب »ادبیات انتقادی ایران؛ از آغاز تا عصر مشروطیت
ادبیات و آثار ادبی همواره تابع رویدادهای سیاسی و اجتماعی هستند و جهتگیریها و مسایلی که در ادبیات مطرح میشوند، از تغییرات مهم در جامعه تأثیر میپذیرند. مجموعهی این عوامل است که زمینه را برای بررسی تأثیر رویدادهای اجتماعی در ادبیات فراهم میآورد.
ادامه مطلب »درختان ایستاده میمیرند
صد سالی میشود. از انقلاب مشروطه به بعد نسلی نبوده است که در امان باشد از این دو همراه همیشگی «شور» و «یأس». وقتیکه در یکی از همین روزهای تاریخی در میدان توپخانه بهدوست شاعر و فیلمسازم رسیدم، او با نوک پای راست زمین زیر پایش را نشان داد و گفت: «مدرنیته ی ایرانی از همین جا شروع شد».
ادامه مطلب »درختان ایستاده میمیرند
صد سالی میشود. از انقلاب مشروطه به بعد نسلی نبوده است که در امان باشد از این دو همراه همیشگی «شور» و «یأس». وقتیکه در یکی از همین روزهای تاریخی در میدان توپخانه بهدوست شاعر و فیلمسازم رسیدم، او با نوک پای راست زمین زیر پایش را نشان داد و گفت: «مدرنیته ی ایرانی از همین جا شروع شد».
ادامه مطلب »اندیشهی سیاسی سعدی
سعدی شیرازی (٦۰٦- ٦۹۰ه. ق) در دورهای چشم به جهان گشود که ایران زمین از هر سو عرصهی تاخت و تاز نیروهای ویرانگر زندگی اجتماعی قرار گرفته بود.
ادامه مطلب »مسایل جامعه شناسی ادبیات در ایران
موضوعی كه درباره ی آن باید سخن بگوییم، كمی پیچیده است؛ یعنی مساله ی ادبیات جامعهشناسی! در ایران امروز ”جامعهشناسی ادبیات“ است. محصول بزرگ جامعه ما در سطح بینالملل ادبیات ماست. مساله كشوری مانند انگلستان، سیاست؛ آلمان، فلسفه و ایران ادبیات آن است. بنابراین اگر كاری برای این مساله انجام میشود باید جدی و دور از ندانم كاری و سردرگمی باشد.
ادامه مطلب »مسایل جامعه شناسی ادبیات در ایران
موضوعی كه درباره ی آن باید سخن بگوییم، كمی پیچیده است؛ یعنی مساله ی ادبیات جامعهشناسی! در ایران امروز ”جامعهشناسی ادبیات“ است. محصول بزرگ جامعه ما در سطح بینالملل ادبیات ماست. مساله كشوری مانند انگلستان، سیاست؛ آلمان، فلسفه و ایران ادبیات آن است. بنابراین اگر كاری برای این مساله انجام میشود باید جدی و دور از ندانم كاری و سردرگمی باشد.
ادامه مطلب »درآمدی بر جامعه شناسی ادبیات
«اجتماعیات در ادبیات» ایران به طور عمده به تلاش جامعه شناسان و نیز ادیبان علاقه مند به مسایل اجتماعی، در باره ی فهم عناصر اجتماعی در ادبیات ایران، و به ویژه شعر و متن های ادبی مربوط می شود. این درس از سال ۱۳۴۸ در دانشکده ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران (و نخست توسط دکتر غلامحسین صدیقی) تدریس می شده است.
ادامه مطلب »نگاهی به ادبیات کودکان
ادبیات ایران از زمره ی فرهنگ های شفاهی است. یعنی فرهنگ ایران از آغاز بر فرهنگ شفاهی و نه فرهنگ كتبی استوار بوده است.
ادامه مطلب »نگاهی به ادبیات کودکان
ادبیات ایران از زمره ی فرهنگ های شفاهی است. یعنی فرهنگ ایران از آغاز بر فرهنگ شفاهی و نه فرهنگ كتبی استوار بوده است.
ادامه مطلب »۱۰۰ ضرب المثل ترکی به همراه معنی فارسی
برخي از موضوعات اجتماعي مانند کار، ازدواج، معاشرت و آداب و رسوم مربوط به آن ها از جمله مفاهيمی هستند که در فرهنگهاي مختلف مورد توجه قرار گرفته و به دليل اهميت آنها، وارد ضرب المثلها شده است.
ادامه مطلب »