خانه » همه » مذهبی » سلام علیکم.خدا اموات شمارا بیامرزد همینطور خودتان را وخانواده محترمتان و شاگردانتان را….به چند جا سوال را ارسال کرده بودم از جمله مشهد.پاسخی که دنبالش بودم را شما دادید.جزاءک الله خیراً کثیرا…”شامل ولایت مومن بر مومن و والدین بر فرزندان و معلمان و مربیان بر شاگردان خود می شود.”باتوجه به پاسخ شما استاد محترم که خود نیز به همین نتیجه رسیده بودم که معلمان بر شاگردان به نوعی دارای ولایت هستند…باتوجه به این قضیه که خداوند متعال مقام ولایت را به مردان داده وتمام انبیاء وامامان خودرا که هم مقام ولایت دارند وهم معلمان بشریت هستند همه را از میان مردان انتخاب کرده ودر فقه داریم که یک زن نمی تواند مرجع تقلیدیا قاضی شود چراکه به نوعی مرجع تقلید هم بر پیروان خود حق ولایت دارد وهمینطور قاضی بر کسانی که خواهان حکم هستند مقام ولایت دارد که مقام ولایت همراه با فتوا البته نه به معنای خاص میباشد.اگر فتوا را به معنای حکم دادن وراه نشان دادن در نظر بگیریم نه به معنای خاص آن که مربوط به مراجع تقلید عظام میباشد آیا میشود نتیجه گرفت زنان نمی توانند معلم باشند چراکه زن بر مرد ولایت ندارد وهمینطور زن بر زن ولایت ندارد….استاد گرامی من دنبال جواب برای شخص خودم هستم به دوراز آنچه عرف است ویا آنچه در جامعه میباشد ،..چراکه در آخرالزمان حق وباطل به شدت ممزوج شده وفتنه ها ازهر طرف میبارند… استاد محترم من یک خانم هستم ودنبال جواب برای خودم هستم…در سیره حضرات معصومین علیه السلام ،همه شاگردان امام مردان بوده اند واگر زنی هم بوده در پشت پرده تعلیم را دریافت میکرده ویا از طریق محارم خود علوم را یاد میگرفتهاینطور به نظر می رسد داستان عفاف وحجاب واستتار وبرخوردبا نامحرم آنقدر در این سیره مورد توجه است که امام معصوم علیه السلام هرگز زنی را جهت تعلیم وتعلم به دیگران به شهرهای دیگر نمی فرستادند…یعنی زن را طبق سیره نبوی صاحب مقام ولایت نمیدانستند که بتواند معلم زنان دیگر یا دیگر مردان شود….یعنی اولین شرط “ولی “بودن ،مرد بودن است …استاد گرامی من دنبال روش برتر در سیره نبوی هستم همان سیره ای که حضرت زهرای اطهر فرمودند:برترین زنان آنها هستند که نامحرم آنهارا نبیند واو نامحرمی نبیند….هرچند این حدیث در عصر حاضر به نظر می آید کاربردی نباشد ولی تصورات و برداشت های ما تاثیری در حکم الهی وسیره برتر ندارد.. استاد محترم من دنبال جواب سوالم هستم در سیره برتر نبوی ….بعنی برترین پاسخ شاید هم در این زمان عمل به آن پاسخ عملی نباشد ….شاید هم عملی باشد ولی خیییلی سخت .ممنون می شوم پاسخ مرا به دوراز آنچه عرف است در صدق کامل بفرمایید…اجرکم عندالله…

دانلود کتاب های امتحان شده

سلام علیکم.خدا اموات شمارا بیامرزد همینطور خودتان را وخانواده محترمتان و شاگردانتان را….به چند جا سوال را ارسال کرده بودم از جمله مشهد.پاسخی که دنبالش بودم را شما دادید.جزاءک الله خیراً کثیرا…”شامل ولایت مومن بر مومن و والدین بر فرزندان و معلمان و مربیان بر شاگردان خود می شود.”باتوجه به پاسخ شما استاد محترم که خود نیز به همین نتیجه رسیده بودم که معلمان بر شاگردان به نوعی دارای ولایت هستند…باتوجه به این قضیه که خداوند متعال مقام ولایت را به مردان داده وتمام انبیاء وامامان خودرا که هم مقام ولایت دارند وهم معلمان بشریت هستند همه را از میان مردان انتخاب کرده ودر فقه داریم که یک زن نمی تواند مرجع تقلیدیا قاضی شود چراکه به نوعی مرجع تقلید هم بر پیروان خود حق ولایت دارد وهمینطور قاضی بر کسانی که خواهان حکم هستند مقام ولایت دارد که مقام ولایت همراه با فتوا البته نه به معنای خاص میباشد.اگر فتوا را به معنای حکم دادن وراه نشان دادن در نظر بگیریم نه به معنای خاص آن که مربوط به مراجع تقلید عظام میباشد آیا میشود نتیجه گرفت زنان نمی توانند معلم باشند چراکه زن بر مرد ولایت ندارد وهمینطور زن بر زن ولایت ندارد….استاد گرامی من دنبال جواب برای شخص خودم هستم به دوراز آنچه عرف است ویا آنچه در جامعه میباشد ،..چراکه در آخرالزمان حق وباطل به شدت ممزوج شده وفتنه ها ازهر طرف میبارند… استاد محترم من یک خانم هستم ودنبال جواب برای خودم هستم…در سیره حضرات معصومین علیه السلام ،همه شاگردان امام مردان بوده اند واگر زنی هم بوده در پشت پرده تعلیم را دریافت میکرده ویا از طریق محارم خود علوم را یاد میگرفتهاینطور به نظر می رسد داستان عفاف وحجاب واستتار وبرخوردبا نامحرم آنقدر در این سیره مورد توجه است که امام معصوم علیه السلام هرگز زنی را جهت تعلیم وتعلم به دیگران به شهرهای دیگر نمی فرستادند…یعنی زن را طبق سیره نبوی صاحب مقام ولایت نمیدانستند که بتواند معلم زنان دیگر یا دیگر مردان شود….یعنی اولین شرط “ولی “بودن ،مرد بودن است …استاد گرامی من دنبال روش برتر در سیره نبوی هستم همان سیره ای که حضرت زهرای اطهر فرمودند:برترین زنان آنها هستند که نامحرم آنهارا نبیند واو نامحرمی نبیند….هرچند این حدیث در عصر حاضر به نظر می آید کاربردی نباشد ولی تصورات و برداشت های ما تاثیری در حکم الهی وسیره برتر ندارد.. استاد محترم من دنبال جواب سوالم هستم در سیره برتر نبوی ….بعنی برترین پاسخ شاید هم در این زمان عمل به آن پاسخ عملی نباشد ….شاید هم عملی باشد ولی خیییلی سخت .ممنون می شوم پاسخ مرا به دوراز آنچه عرف است در صدق کامل بفرمایید…اجرکم عندالله…

خواهر گرامی. زنان به لحاظ جنسیت و وضعیت خاصی که دارند از نوعی محدودیت به لحاظ برخی عملکردهای اجتماعی برخوردار هستند، اما این به این معنا نیست که از مقام ولایت محروم باشند و نتوانند ولی و خلیفه خدا در زمین باشند. مقام ولایت و خلافت خدا در زمین مقامی است که خدای متعال به انسان عطا کرده و اختصاص به جنسیت مرد یا زن ندارد. به به قولی تبعیض جنسیتی در آن پذیرفته نیست.
بنابراین در وصول به مقامات معنوی و عرفانی مانند مقام بندگی جنسیت مطرح نیست و خانم ها همچون مردان می توانند به بالاترین مقامات معنوی دست یابند. ولایت بانوان همپای مردان است و دست کم شامل ولایت مومن بر مومن و والدین بر فرزندان و معلم بر شاگرد می شود و در مراتب بالای آن نیز شامل ولایت عرفانی و تکوینی می گردد و مانعی برای رسیدن به این مقامات انسانی برای بانوان وجود ندارد.
نبود تبعیض جنسیتی در خودسازی
برای رسیدن به کمالات عالى انسانى، میان زن و مرد تفاوتی وجود ندارد؛ یعنی همان گونه که مردان مى‌توانند به کمالات عالیه انسانی دست یابند، زنان نیز مى‌توانند. آیات و روایات فراوانی، تساوى سالکان وصول به کمالات معنوی و حیات روحانى را در زن و مرد به اثبات مى رساند؛ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ؛ هر کس عمل صالحى انجام دهد، مرد باشد یا زن در حالى که مؤمن هم باشد، حتما او را با حیات پاکیزه احیاء و زنده مى کنیم؛ همچنان‌که ملاحظه می شود، این آیه شریفه تصریح دارد که در باب سلوک و تعالی روحی، میان زن و مرد هیچ تفاوتی وجود ندارد و در واصل گشتن به حیات معنوى مورد اشاره در آیه، جنسیت دخیل نیست.
همچنین خداوند در قسمتى از حدیث معراج مى فرماید: فمن عمل برضاى الزمه ثلاث خصال… فاذا احبنى احببته و حببته الى خلقى وافتح عین قلبه الى جلالى وعظمتى، فلا اخفى علیه علم خاصة خلقى؛ هر کس به رضاى من عمل کند، سه خصلت را برایش حتم مى شمرم… (تا این که در ادامه مى فرماید) هرگاه به من محبت ورزد، من هم به او محبت مى ورزم و محبوب مخلوقاتم قرارش مى دهم و چشم قلبش را به روى جلال و عظمت خود مى گشایم و علم ویژه خلق خود (و سر باطنى مخلوقاتم) را از او پنهان نمى دارم (و به باطن افراد آگاهش مى سازم.
کسى که چنین مقامى را حائز گردد، قطعا عارف است و وصول به این مقام متفرع بر این است که انسان محبت و عشق فطرى دل را براى حضرت دوست بپروراند و آن عشق نهانى بالفعل را صرف معشوق حقیقى کند. در این حدیث شریف نیز تفاوتی میان اینکه سالک مرد باشد یا زن مشاهده نمی‌شود، بنابراین گوى و میدان براى هر دو آماده است و زنان همچون مردان مى‌توانند به مدارج و مراحل بالاى کمال برسند.
در تأیید مطالبی که بیان شد می‌توان به چند نمونه از زنانی که خداوند آن‌ها را الگوی همه زنان و مردان قرار داده، نام برد:
1. حضرت زهرا (س) الگوی هر زن و مرد مسلمانی است و بر همه ما واجب است از ایشان درس گرفته و او را الگوی خود قرار دهیم. آن بزرگوار در طول زندگی خود از هر عیب و خطا و گناهی، پاک و طاهر بود. آیه تطهیر در قرآن کریم در خصوص ایشان و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) نازل شده است؛ لذا حضرت صدیقه طاهره (س) با اینکه زن بود، توانست خود را به مقام عصمت برساند.
در تاریخ آمده که زنان اهل مدینه سؤالات خویش را از حضرت زهرا (س) می پرسیدند و ایشان با صبر و حوصله به آن‌ها پاسخ می داد و از آنجا که علم معصومین (ع) از جانب حضرت حق به آن‌ها افاضه می‌شد، هیچ سؤالی نبود مگر اینکه پاسخ آن در نزد حضرت زهرا (س) باشد.
2. دومین نمونه زنان کامل حضرت مریم (س) است. خداوند در قرآن کریم درباره ی این بانوی عظیم الشان می‌فرماید: وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِینَ؛ و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان، برتری داده است.
و یا می‌فرماید: فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَکَفَّلَهَا زَکَرِیَّا کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِندِ اللّهِ إنَّ اللّهَ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ؛ پس پروردگارش وى (مریم) را با حسن قبول پذیرا شد و او را نیکو بار آورد و زکریا را سرپرست وى قرار داد؛ زکریا هر بار که در محراب بر او وارد مى شد، نزد او (نوعى) خوراکى مى یافت (مى) گفت اى مریم این از کجا براى تو آمده (است او در پاسخ مى) گفت این از جانب خداست که خدا به هر کس بخواهد بى شمار روزى می‌دهد.
پس حضرت مریم (س) به مقامی رسیده بود که خداوند او را بر تمام زنان زمان خویش، برتری داده و او را به جایی رسانده است که ملائکه برای او غذای بهشتی می آوردند.
3. همچنین آسیه همسر فرعون در آیه یازده سوره تحریم به عنوان الگو مطرح شده است. وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ؛ و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثل زده است؛ در آن هنگام که گفت: پروردگارا! خانه ای برای من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش.
نکته مهم آن است که این عدم تفکیک جنسیتی در امر خودسازی و وصول به مراتب عالی انسانی، امری دائمی و جاری در زمان است و اینک نیز هستند از بانوان سالکی که به چنین مقامات درخشان، دست یافته اند.

درباره admin

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

تازه ترین ها