«عالم مثال» چه نسبتی با «ریاضیات» دارد؟ آیا می‌توان گفت که «ریاضیات» زبان توصیف «عالم مثال» است؟

«عالم مثال» عالمی است که در «سلسله نزول» ما بین «عالم طبیعت» و «عالم عقل» می‌باشد؛ چنان‌که در «سلسله صعود» نیز حد فاصل میان «دنیا» و «آخرت» است. از دیدگاه فلسفی، «عالم مثال» عالمی است که در آن مادّه‌ای وجود ندارد، ولی برخی از خصوصیات ماده، از جمله شکل و وضع و بُعد و … در آن‌جا موجود است.[1]
بنابراین ارتباط و شباهت «عالم مثال» با «علم ریاضیات» می‌تواند در این باشد که «علم ریاضیات» نیز مانند «عالم مثال» با خود ماده سر و کار ندارد، هر چند با خصوصیات ماده؛ مانند شکل و عدد در ارتباط است. توضیح این‌که برخی از علوم، عقلی محض‌‌اند که سر و کاری با ماده و حتی با شکل و صورت ندارند، مانند: بسیاری از مباحث کلی فلسفی. و برخی از علوم دقیقاً با ماده در ارتباط‌ هستند؛ مانند: مباحث شیمی و زیست‌شناسی. اما «ریاضیات» نه مانند مباحث فلسفی است که هیچ ارتباطی با ماده و ویژگی‌های مادی نداشته باشد و نه مانند زیست‌شناسی و شیمی است که در ارتباط مستقیم با ماده است؛ از این‌رو در مقام توضیح «عالم مثال» برای مخاطبان، می‌توان آن را به «علم ریاضی» تشبیه کرد.