خانه » همه » مذهبی » منظور از «حماسه» در ادبیات و شعر و نثر فارسی چیست؟

دانلود کتاب های امتحان شده

منظور از «حماسه» در ادبیات و شعر و نثر فارسی چیست؟

«حماسه» در لغت از واژه «حمس»؛ به معنای «دلیری و شجاعت» است.[1] در اصطلاح ادبیات و اشعار فارسی؛ اثری داستانی – روایتی است که تعدادی از آنها بیان واقعیت‌های مقدس تاریخی است،[2] و بسیاری از آنها با زمینه‌ای قهرمانی و رنگ قومی و ملی و یا خیالی، با سبکی فاخر نگاشته می‌شود. قهرمان حماسه از خصوصیت‌های فوق طبیعی برخوردار است و دارای نیروی جسمانی و نیز درونی و معنوی فوق بشری می‌باشد و در طی حوادث مختلف با نیروهای شیطانی یا قهرمان‌هایی که آنها نیز دارای خصوصیات فوق بشری هستند درگیر می‌شود. حوادث حماسه در فضایی که از نظر زمانی بسیار دور است می‌گذرد و عرصه آن بسیار وسیع است و با آن‌که اغلب حماسه‌ها جنبه ملی و قومی دارند، گاه صحنه حوادث آنها کل جهان حتی جهان زیر زمینی و فرازمینی را نیز دربر می‌گیرد.[3]
آنچه حماسه‌ها روایت می‌کنند، هر چند ممکن است تاریخ واقعی گذشته‌های بسیار دور ملت‌ها نگاشته شوند؛ اما بسیاری از آنها، تاریخ واقعی نیستند، با این همه بعضی از حوادث دوران‌های دور گاه در حماسه‌ها خود را نشان می‌دهند و به صورتی مبالغه‌آمیز و آمیخته با افسانه‌های تاریخی به ‌وجود می‌آیند. «ایلیاد» اثر «هومر» در میان حماسه‌های یونانی و داستان «گشتاسپ» در شاهنامه از این نوع‌اند.[4]
در ادب کهن فارسی بیشتر حماسه‌ها منظوم هستند. در شعر حماسی دسته‌ای از اعمال پهلوانی – خواه از یک ملت باشد، خواه از یک فرد – به صورت داستان و یا داستان‌هایی درمی‌آید که ترتیب و نظم از همه جای آن آشکار است. در یک منظومه حماسی شاعر هیچ‌گاه عواطف شخصی خویش را در اصل داستان وارد نمی‌کند و آن‌را به پیروی از امیال خویش تغییر نمی‌دهد و به شکلی تازه چنان‌که خود بپسندد و یا معاصران او بخواهند درنمی‌آورد و به نام خود و آرزوی خویش، در باب او داوری نمی‌کند، چنان‌که در شاهنامه و دیگر منظومه‌های حماسی می‌بینیم.[5]
شاهنامه فردوسی از با ارزش‌ترین اشعار حماسی و ملی جاویدان ایرانیان به شمار می‌آید و در ردیف حماسه‌های جهانی و حتی برتر از آن قرار دارد. شاهنامه، تاریخ ایران را از دوران باستان تا شکست ساسانیان و انقراض پادشاهی آنان به دست اعراب شامل می‌شود. از حماسه‌های قرن پنجم تا هفتم می‌توان به «شهریار‌نامه» و «سام‌نامه» متعلق به خواجوی‌ کرمانی و نیز «اسکندرنامه» نظامی گنجوی که به پیروی از شاهنامه فردوسی به نظم کشیده شده، اشاره کرد.[6]

درباره admin

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

تازه ترین ها