اعتقاد بنیادی مسیحیان بر این اساس است:
1. آدم(ع) به صورت پاک و تقدس یافته آفریده شد ولی هنگامی که از درخت ممنوعه خورد، تقدس یافتگی اولیهاش را از دست داد. در نتیجه این گناه، طبیعت آدمی فاسد و گناهکار گردید و تمام ابناء بشر گناهکار و از رحمت الهی دور شدند.
2. برای جبران این گناه موجود در ذات بشر، توبه کافی نیست بلکه نیاز اساسی به پرداخت کفاره و فدیهای پاک و خالص بود. این قربانی باید سالم و بیعیب و نقص میبود تا بتواند غضب خدا را از بشر سقوط کرده، فرو نشاند. بشر توانایی دادن قربانی را نداشت؛ زیرا تمام بشریت از نسل آدم بودند و میراث گناه بر تمام آنها حاکم بود، در نتیجه موجودی ناقص و معیوب بود. در مقابل، کسی که میبایست جایگزین انسان شود و جریمه و مجازات گناه بشر را متحمل گردد، خود باید یک انسان باشد. در نهایت خدا به خاطر نجات انسان از این وضعیت، ایثار کرده و پسرش را که هم ذات وی بود، به صورت یک انسان فرستاد و وی را در عوض گناهان بشر فدیه کرد و مرگ مسیح بر صلیب در حقیقت فدیه و تاوانی بود که پرداخت شد تا بشریت از وضعیت گناه نخستین رهایی یابد.
3. این داستان در اینجا خاتمه مییابد و ما به جهت گناهی که جد بزرگ ما در چند هزار سال پیش انجام داد، گناهکار شدیم و حال با ایمان به اینکه خدا برای برگشت انسان به سمت خود، فرزند خود را فرستاده تا قربانی گناه آن جد بزرگ شود، کفاره داده و نجات مییابیم. این بنیان دین مسیحیت است. علاوه بر این اصولی اعتقادی در مسیحیت مانند تثلیث وجود دارد که حتی در خود مسیحیت نیز با مخالفتهای جدی روبرو شده است.
1. آدم(ع) به صورت پاک و تقدس یافته آفریده شد ولی هنگامی که از درخت ممنوعه خورد، تقدس یافتگی اولیهاش را از دست داد. در نتیجه این گناه، طبیعت آدمی فاسد و گناهکار گردید و تمام ابناء بشر گناهکار و از رحمت الهی دور شدند.
2. برای جبران این گناه موجود در ذات بشر، توبه کافی نیست بلکه نیاز اساسی به پرداخت کفاره و فدیهای پاک و خالص بود. این قربانی باید سالم و بیعیب و نقص میبود تا بتواند غضب خدا را از بشر سقوط کرده، فرو نشاند. بشر توانایی دادن قربانی را نداشت؛ زیرا تمام بشریت از نسل آدم بودند و میراث گناه بر تمام آنها حاکم بود، در نتیجه موجودی ناقص و معیوب بود. در مقابل، کسی که میبایست جایگزین انسان شود و جریمه و مجازات گناه بشر را متحمل گردد، خود باید یک انسان باشد. در نهایت خدا به خاطر نجات انسان از این وضعیت، ایثار کرده و پسرش را که هم ذات وی بود، به صورت یک انسان فرستاد و وی را در عوض گناهان بشر فدیه کرد و مرگ مسیح بر صلیب در حقیقت فدیه و تاوانی بود که پرداخت شد تا بشریت از وضعیت گناه نخستین رهایی یابد.
3. این داستان در اینجا خاتمه مییابد و ما به جهت گناهی که جد بزرگ ما در چند هزار سال پیش انجام داد، گناهکار شدیم و حال با ایمان به اینکه خدا برای برگشت انسان به سمت خود، فرزند خود را فرستاده تا قربانی گناه آن جد بزرگ شود، کفاره داده و نجات مییابیم. این بنیان دین مسیحیت است. علاوه بر این اصولی اعتقادی در مسیحیت مانند تثلیث وجود دارد که حتی در خود مسیحیت نیز با مخالفتهای جدی روبرو شده است.