تفاوت نگرش افراد مثبت اندیش با افراد منفی گرا
افراد منفی گرا افرادی هستند که تا جای ممکن همه چیز را در بدترین حالت ممکن تصور می کنند و نسبت به هیچ چیز تصور مثبتی نخواهند داشت. اگر در جمع این افراد قرار گرفته باشید قطعا خواهید دید که تا چه حد می توانند انرژی منفی به اطرافیان خود منتقل کنند و بر اساس قانون جذب رفتار آن ها را تغییر دهند. برای همین قطعا هیچ وقت دلتان نمی خواهد شما هم جزو افراد منفی گرا به حساب بیایید و ذهنیت دیگران را هم تغییر دهید.
برای این که بتوانید یک فرد مثبت اندیش باشید باید تفاوت این افراد با افراد منفی گرا را به دقت بررسی کنید تا بتوانید تا جایی که ممکن است خودتان را از نگرش منفی دور کنید. نگرش منفی می تواند تاثیرات بدی برای شما به ارمغان بیاورد و زندگی تان را از جنبه های مختلف مورد شکست قرار دهد.
در این مطلب قصد داریم به بررسی تفاوت طرز فکر افراد مثبت اندیش با افراد منفی گرا بپردازیم پس با ما همراه باشید.
افراد مثبت اندیش شکست را جزئی از یادگیری می دانند
یکی از بهترین ویژگی های افراد مثبت اندیش این است که با شکست به خوبی کنار می آیند و می دانند وجود شکست در زندگی امری طبیعی است. آن ها از شکست های زندگی خود تجربه ی کافی به دست می آورند و از آن به عنوان پلی برای رسیدن به موفقیت استفاده می کنند. درواقع شکست برای این افراد قسمتی از یادگیری به حساب می آید.
افراد مثبت اندیش می دانند شکست چیزی است که بر اساس یک اتفاق به وجود می آید و وجود شکست در زندگی به دلیل بی کفایتی آن ها نیست. این افراد به راحتی شکست را می پذیرند و اعتقاد دارند که شکست نمی تواند به هویت آن ها لطمه ای وارد کند. اما در عوض افراد منفی گرا طرز تفکر دیگری دارند و تصور می کنند شکست فقط به این دلیل رخ می دهد که به اندازه ی کافی لایق نبوده اند، و اجازه می دهند شکست ها تا جایی که ممکن است روی هویت آن ها اثر بگذارد و طبق قانون جذب با این طرز فکر و این نوع رفتار خودشان را نابود خواهند کرد.
افراد مثبت گرا از پس کارهای سخت به خوبی بر می آیند
افرادی که در زندگی خود مثبت می اندیشند همیشه به دنبال چالش ها و فرصت های مختلف برای رشد خواهند بود. این افراد می دانند که برای رسیدن به درجات عالی باید سختی ها را تحمل کنند و بدون سختی ها پیشرفتی حاصل نخواهد شد. برای همین تا جایی که ممکن است از سختی ها استقبال خواهند کرد و به دنبال راه حل هایی برای مقابله با سختی هستند. این افراد سختی ها را بیشتر به عنوان یک فرصت برای ترقی می دانند و اعتقاد دارند تنها به وسیله ی این چالش هاست که می توانند به خوشبختی دست پیدا کنند.
اما انسان های منفی گرا تا جایی که می توانند از سختی های زندگی دوری می کنند و تمام تلاششان این است که زندگی شان با ریتم منظمی ادامه پیدا کند. این افراد تا جایی که ممکن است سعی می کنند از راه های میانبر استفاده کنند، به طوری که در اکثر مواقع در زندگی شان نگران مواجهه با شرایط سخت هستند و بنا بر قانون جذب این افراد با مواجه شدن با یک سختی کوچک خودشان را خواهند باخت و شکست خود را به طور حتم قبول خواهند کرد.
افراد مثبت گرا همیشه بیشترین تلاششان را انجام می دهند
افراد مثبت اندیش افرادی هستند که از وضعیت موجود هیچ گلایه ای نخواهند داشت و به هیچ وجه خودشان را درگیر شرایط موجود نخواهند کرد. این افراد در هر شرایطی تلاش می کنند تا زندگی خود را متحول کنند؛ برای همین در اکثر اوقاتشان مشغول تلاش هستند. این افراد می دانند بر اساس قانون جذب تنها تفکر مثبت و تلاش است که می توانند کنترل زندگی شان را در دست داشته باشند و بدون تلاش کردن و مثبت اندیشی هیچ چیزی نصیبشان نخواهد شد. برای همین تا جایی که می توانند تلاش خودشان را انجام می دهند.
در مقابل افراد منفی گرا دوست دارند همه چیز به راحت ترین شکل ممکن برایشان فراهم شود و به هیچ وجه به تلاش کردن اعتقادی ندارند. تنها چیزی که برای این افراد مهم خواهد بود این است که بدون تلاش چیزی گیرشان بیاید و تصور می کنند هیچ کاری از دستشان بر نخواهد آمد، به همین دلیل اولین کسانی خواهند بود که از فعالیت دست می کشند و تصور می کنند همیشه اوضاع از کنترلشان خارج خواهد بود.
انسان های مثبت اندیش از افراد موفق الهام می گیرند
انسان های موفق دائم به دنبال افراد الهام بخش می گردند و تلاش می کنند تا جایی که ممکن است از آن ها الهام بگیرند و با استفاده از آن ها به تمام اهدافشان دست پیدا کنند. آن ها تا جایی که قادر هستند از افراد موفق درس می گیرند و تلاش می کنند از تجربیات آن ها به عنوان پلی برای رسیدن به موفقیت استفاده کنند.
اما برای افراد منفی گرا وجود انسان های الهام بخش به نوعی یک کابوس محسوب می شود! این افراد تا جایی که می توانند به علت حسادتی که در درونشان وجود دارد از انسان های موفق دوری می کنند و آن ها را برای خودشان یک تهدید می دانند. این افراد از موفقیت دیگران احساس بدی پیدا خواهند کرد و تصور می کنند این افراد جای آن ها را گرفته اند. بر اساس قانون جذب همین تفکر منفی باعث عدم موفقیت این افراد می شود.1
چه کارهایی را بهتر میتوانم انجام دهم؟
افراد مثبتاندیش از بازخورد استقبال میکنند. آنها نسبت به یادگیری چیزهایی که مهارتهایشان را ارتقا میدهد با روی باز استقبال میکنند، چون میخواهند هر روز بهتر شوند؛ اما منفینگرها وقتی بازخوردی دریافت یا فردی رفتار آنها را اصلاح میکند، احساس بیارزشی میکنند. آنها به جای اینکه بازخورد را ابزاری برای بهبود بدانند، نشانهی ناشایستگی خود تعبیر میکنند.
روی هر چیزی تمرکز کنم، به آن قدرت میبخشم
افراد مثبتاندیش روی چیزهایی تمرکز میکنند که تحت کنترلشان است. آنها باور دارند میزان رضایتشان به واکنششان نسبت به اتفاقات وابسته است. مثبتاندیشها معتقدند به هر آنچه روی آن تمرکز میکنند قدرت میبخشند، پس خردمندانه از آن استفاده میکنند؛ اما منفینگرها تمرکز خود را روی چیزهایی میگذارند که تحت کنترلشان نیست. برای مثال، اتفاقات گذشته را مرور میکنند، خود را به خاطر اشتباهاتشان سرزنش میکنند و به ترسشان از آینده امکان میدهند تا آنها را در مسیر امروز متوقف کند.
همه میتوانند تغییر کنند
مثبتاندیشها میدانند تنها چیزی که تغییر نمیکند، خودِ تغییر است. افراد مثبت اندیش باور دارند که میتوانند تغییر کنند و دیگران هم میتوانند تغییر کنند؛ اما منفینگرها معتقدند تمام افراد شخصیت ثابتی دارند؛ پس هیچ تلاشی هم برای بهبود نمیکنند، زیرا با خود فکر میکنند: «چه فایدهای دارد؟» علاوه بر آن، منفینگرها به دیگران هم امکان تغییر نمیدهند. وقتی منفینگرها نسبت به چیزی بدبین میشوند، دیگر نمیتوانند آن را به صورت دیگری ببینند.
هنوز چیزهای زیادی وجود دارد که باید یاد بگیرم
افراد مثبتاندیش به دنبال یادگیریاند. آنها باور دارند اطلاعات هر روز کاملتر میشود و آنچه 10 سال پیش عمل میکرد، اکنون هیچ اثری ندارد. منفینگرها باور دارند هر چیزی را میدانند و اگر اطلاعات جدید با آنچه از قبل میدانستند تناقض داشته باشد، بعید است آن را قبول کنند. آنها قبل از اینکه تشخیص دهند چه چیزی درست و چه چیزی غلط است، به فرد گوینده آن توجه میکنند.2
باید کار بزرگی انجام دهم
فرد مثبت اندیش از بلندپروازی نمیترسد. در مقابل، آدم منفینگر نهتنها تفکر کوچکی دارد، بلکه سعی میکند دیگران را هم قانع کند که رؤیاها و آرزوهایشان دستنیافتنی هستند.
با کوچک کردن دیگران، من بزرگ نمیشوم
مثبتاندیشها پشت سر دیگران، شخصیت آنها را بالا میبرند. منفینگرها دیگران را خُرد و خراب میکنند تا خودشان حس بزرگی کنند.
من بدترین دشمن یا بهترین دوست خودم هستم
آدمهای مثبت اندیش با خودشان حرفهای خوبی میزنند. آنها از داستانی که برای خودشان میگویند آگاه هستند و به افکار خود اجازه نمیدهند دلسردشان کنند. علاوهبراین، انتظارات واقعبینانهای از خود دارند. مثبتاندیشها دربارهی نقاط ضعف خود و دشواریِ وضعیتشان به خود دروغ نمیگویند. در عوض، به خودشان میگویند برای موفقیت چه باید کرد. منفینگرها بدترین دشمن خودشان هستند. آنها نمیتوانند نیمهی پُر لیوان را ببینند، حتی اگر واقعا موفق باشند. آنها استادِ تمرکز روی همهی جوانب منفی هستند و اعتماد به نفس خود را کاهش میدهند.
بدنم چه میگوید؟
افراد مثبت اندیش با خودشان مثل قهرمان رفتار میکنند. با دیگران آگاهانه رفتار میکنند و حالات چهرهشان مثبت اندیشی را نشان میدهد. در مقابل، افراد منفینگر خودشان را کوچک میدانند. سرشان روی گردن تلوتلو میخورد و همیشه نگاهشان به پایین است. در نگاه اول فکر میکنید عقلشان کم است، یا ناراحت و دچار افسردگی هستند، یا بیتفاوتاند…؛ خلاصه شاد و راضی بهنظر نمیرسند.
بهترین نتیجه از کار گروهی حاصل میشود
مثبتاندیشها اهل کار گروهی هستند، بنابراین به ایدههایی که لزوما مال خودشان نیست هم اهمیت میدهند و از آنها حمایت میکنند، حتی اگر با آنها موافق هم نباشند. منفینگرها اگر با خودشان فکر کنند ایدهای موفقیتآمیز نیست، از آن حمایتی هم نمیکنند. وقتی ایدهای که مال خودشان نبوده با شکست روبهرو میشود، حتما از عبارتی مثل «من از اول هم گفتم…» برای سرزنش همکاران استفاده میکنند.
باید نیمهی پر لیوان را ببینم
افراد مثبت اندیش اهل سپاسگزاری هستند. آنها در هر وضعیتی میتوانند نیمهی پر لیوان را ببینند و همه چیز را سَرسَری رد نکنند. آدمهای منفینگر نمیتوانند نکتهی مثبتی در شرایط دشوار بیابند. آنها برای بررسی جوانب مثبت یک وضعیت وقت نمیگذارند.
کار خوب دیگران را تحسین میکنم
آدمهای مثبت اندیش دوست دارند مثبت اندیشی را گسترش دهند. وقتی دیگران کار خوبی میکنند، مثبتاندیشها به آن توجه و سریعا آنها را تحسین میکنند. افراد منفی نگر میگویند: «چرا برای کاری که او حتما باید آن را خوب انجام بدهد، تشویقش کنم؟» آنچه منفینگرها از درکش عاجز هستند، این است که تشویق و تحسین اهمیتی ندارد، بلکه این توجه به دیگران است که اهمیت دارد. یک تشویق و تحسین ساده میتواند باعث تقویت و بهبود روابط شود و برای انجام بهتر و بهتر کارش به فرد انگیزه بدهد. مثبتاندیشها تأثیر و قدرت کلمات را دست کم نمیگیرند.3
پی نوشت:
1.www.parvaresheafkar.com
2.www.ucan.win
3.www.chetor.com