خانه » همه » خبر » ترند ترین های خبری امروز » جراحی سیاسی، لازمه حل بحران اقتصادی/چه کسی لبنانی‌های دلسرد را امیدوار می‌کند؟ /خبری از چرنوزیوم در اقتصاد ایران نیست

دانلود کتاب های امتحان شده

جراحی سیاسی، لازمه حل بحران اقتصادی/چه کسی لبنانی‌های دلسرد را امیدوار می‌کند؟ /خبری از چرنوزیوم در اقتصاد ایران نیست

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که یـارانه مردمی در سفره ۷۲ میلیون ایـرانی، تاراج فرش کردستان، کاهش فوتی‌های روزانه کرونا از ۷۰۹ تن به ۳ تن و بازگشت نادران از حاشیه به متن در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم؛

جراحی سیاسی لازمه حل بحران اقتصادی

حسین نورانی‌نژاد در بخشی از یادداشتی در شماره امروز اعتماد با تیتر جراحی سیاسی لازمه حل بحران اقتصادی نوشت: کسانی که حل مساله برجام را دست‌کم می‌گیرند و به گفته حسن روحانی، حداقل یک‌سال و اندی است که تحقق آن را عقب انداخته‌اند، یادشان هست که در ابتدای توافق برجام در دوره اوباما، هم تورم به تک رقمی رسید و هم رشد اقتصادی شتاب گرفت. الان هم که می‌بینیم در شعار اقتصاد غیروابسته به برجام درمانده‌اند. یک زمانی هست که راه هر نوع توافقی بسته است، در آن شرایط با دولت می‌توان همراهی بیشتری کرد ولی وقتی می‌بینیم که برخی چگونه درون قدرت علیه برجام مخالفت و سنگ‌اندازی می‌کنند، شرایط تغییر می‌کند. چه، این‌ها دولت ترامپ نیستند که طرف اصلی مطالبه‌گری نباشند، پس مورد نقد و اعتراض به حق و جدی قرار می‌گیرند و از مسببان تنگی معیشت مردم شمرده می‌شوند. اساسا، حالا که حرف از جراحی و اقدامات پیشگیرانه از رسیدن بیمار به مرحله قطع عضو است، چرا جراحی را از طرف دیگر نبینیم که تا محقق نشوند، جراحی‌های اقتصادی هم نه توفیق قابل انتظار را دارند و نه حمایتی برمی‌انگیزند؟ جراحی را از دیپلماسی منطقه‌ای و جهانی شروع کنید. سیاست‌هایی که بیشتر مقوم رقابت با همسایگان بوده‌اند تا همکاری‌های منطقه‌ای. یا از ردیف بودجه‌هایی که اگر حذف شوند هیچ اتفاقی نمی‌افتد جز جلب رضایت ملت. به مرحله جراحی رسیده‌ایم؟ سلمنا! چرا باید یک کشور، دو نیروی زمینی، دو نیروی هوایی و دو نیروی دریایی و چند نهاد امنیتی موازی با شرح وظایف یکسان داشته باشد؟ سوءمدیریت و اتلاف منابع از این روشن‌تر؟ در صدا و سیما و بودجه‌های کلان آن با برنامه‌هایی که ذره‌ای رغبت برای تماشا ایجاد نمی‌کنند، جراحی کنید. در هزینه‌های بنیاد‌های پرهزینه و بی‌فایده (اگر شری نسازند)، از هزینه‌های جاری دولت و… این همه اقدامات بزرگ و مهم که کسی به فکرشان نیست. پس چرا از نان مردم شروع می‌کنید؟ تا زمانی که جراحی ساختاری نشود و اصلاحات در سیاست‌های کلان رخ ندهد و توسعه مقدم بر سایر خواست‌ها و اهداف قرار نگیرد، اگر همه یارانه‌ها و قاچاق‌ها هم جمع شوند و ارز تک‌نرخی شود، نه فقط آن اتفاق رضایت‌بخش و مطلوب به نفع رشد اقتصادی متجلی در سفره و معیشت مردم رخ نمی‌دهد، بلکه بلایی اتفاق می‌افتد که بر سر سند چشم‌انداز ۱۴.۴ رخ داد و قرار بود تا آن زمان سرآمد کشور‌های منطقه شویم و از آن بدتر، این نگرانی وجود دارد که در فرجام این مسیر، همین اندک مقدورات فعلی برای زندگی شهروندان از بین برود. می‌گویند تا ۷۰درصد یارانه‌ها و منافع حاصل از ارز ترجیحی به دست رانت‌داران و طبقه خاص برخورداران می‌رسد. حرام‌شان باد. اما دیگران با آن ۳۰ درصد مابقی گذران امور می‌کنند. اگر دولتی چنین مقتدر و بدون رقیب داخلی و در شرایط همسویی همه نهاد‌های انتظامی و نظامی و تقنینی و قضایی و امنیتی هم نتواند آن ۷۰ درصد را مدیریت کند که دیگر آن یک ذره فایده محتمل بر اقتدار کامل دولت هم زیر سوال است و اگر در این شرایط یکدست حاکمیتی، قرار بر جراحی و اصلاحات بنیادین مدیریتی بدون لحاظ اصلاحات دموکراتیک سیاسی باشد، دست‌کم در حوزه‌هایی انجام شود که حداقلی از کارآمدی این نوع از اقتدار دیده شود وگرنه که این وضعیت هم دیری نخواهد پایید.

 

چه کسی لبنانی‌های دلسرد را امیدوار می‌کند؟

وصال روحانی طی یادداشتی در شماره امروز ایران با عنوان چه کسی لبنانی‌های دلسرد را امیدوار می‌کند؟ در ترجمه‌ای از Middle East Eye نوشت: انتخابات جدید لبنان در شرایطی سخت برگزار می‌شود. «حزب‌الله» لبنان که طرفداران بسیاری دارد، بعد از فرو رفتن یکی از رقبای اصلی‌اش در دل یک بحران تازه از بخت قابل توجهی برای در دست گرفتن حکومت برخوردار شده، اما هر نهادی که برنده این انتخابات شود، باید در پی راضی کردن مردمی باشد که ناملایمات سیاسی و مشکلات معیشتی آثار منفی آشکاری بر زندگی‌شان گذاشته است. عبدالله الرحمان که یک مجسمه‌ساز و در عین حال فعال سیاسی است، می‌گوید: «نمی‌دانم به چه کسانی رأی بدهم، زیرا مشخص نیست که سمت و سوی کاندیدا‌ها دقیقاً چیست؟» کناره‌گیری غیرمنتظره سعد حریری از اریکه قدرت، سبب‌ساز شرایط مبهم فعلی لبنان و برگزاری انتخابات جدید این کشور شده و، چون آرامش و ثبات معمولاً جایی در صحنه سیاست لبنان ندارد، مردم نمی‌دانند با این انتخابات چگونه برخورد کنند. رامی حاروق که در شمال شهر طرابلس زندگی می‌کند و یک کارگر ۳۹ ساله است، می‌گوید: «سیاستمداران زیادی در لبنان طی دو دهه اخیر به قدرت رسیده‌اند، اما واقعیت امر این است که آن‌ها کمتر به فکر ما بوده و چندان به ارتقای سطح زندگی مردم نیندیشیده‌اند.»

با این حال خیلی‌ها معتقدند که روی کار آمدن حزب‌الله می‌تواند از مشکلاتی بکاهد که مردم را از معادلات سیاسی گریزان کرده و «در»‌های آشتی آنان با انتخابات و کمپین‌های سیاسی را بسته است. ابراهیم الجوهری تحلیلگر سیاسی که در دوره حکومت سعد حریری با وی حشر و نشر داشت، می‌گوید: «حزب‌الله به خاطر تصویر خوبی که از خود در اذهان مردم لبنان و بویژه مسلمانان ایجاد کرده، همین حالا حدود دوسوم اعضای پارلمان جدیدی را که شکل می‌گیرد، در مشت خود دارد و شاید تنها راه بازگشت کشور به شرایط عادی، رویکرد به همین جنبش مردمی باشد.»

بازنده اصلی به قدرت رسیدن احتمالی حزب‌الله، رژیم صهیونیستی خواهد بود که همواره دشمن ملت لبنان بوده و انواع ظلم‌ها را در نوار غزه و کرانه غربی مرتکب شده و نسل‌کشی‌ها و شهرک‌سازی‌های غیرقانونی‌اش از حد بیان و وصف گذشته است. طبیعی است که شرکای آشکار و پنهان رژیم تل‌آویو و بخصوص دولت ریاض هم از روی کار آمدن سیدحسن نصرالله و همراهانش در بیروت استقبال نکنند. آن‌ها می‌دانند دامنه نفوذ و گستره عمل حزب‌الله به قدری زیاد است که اگر نخواهند در سیاست‌های گستاخانه خود تجدید نظر کنند، جواب‌هایی دندان‌شکن‌تر از همیشه خواهند گرفت. سران حزب‌الله تأکید کرده‌اند که قصد اعمال تغییراتی اساسی را در پارلمان لبنان ندارند، اما به نظر می‌رسد، احزاب مسیحی که رقبای اصلی حزب‌الله در سال‌های اخیر بوده‌اند، بر اثر فرایند مذکور کم و بیش حاشیه‌نشین شوند و کرسی‌های بیشتری را به همراهان سیدحسن نصرالله واگذار کنند. با این حال مشکلات معیشتی مردم لبنان و دوری هیأت حاکمه این کشور از شروط و مقررات نهاد‌های ارشد بین‌المللی از جمله سازمان ملل و صندوق بین‌المللی پول به حد و اندازه‌ای است که اگر برندگان انتخابات پیش رو ابتدا به همین مباحث اجتماعی و معیشتی ورود نکنند و جدل‌های سیاسی را شدت بخشند، ناامیدی و درماندگی مردم به اوج خواهد رسید. لبنان کشوری است که از اواخر دهه ۱۹۶۰ به بعد روی آرامش به خود ندیده و با وجود مساعی هر دو «طرف» مسیحی و مسلمان برای تنش‌زدایی و رسیدن به یک ائتلاف سیاسی، هرگز به چنین فرایندی دست نیافته است. برخی کارشناسان سیاسی معتقدند هنوز عمر سیاسی قابل توجهی برای سعد حریری که خاندانش سال‌ها به انحای مختلف بر لبنان حکم رانده‌اند، وجود داشت و کناره‌گیری او در اوایل زمستان سال پیش نوعی خلأ قدرت را در بیروت ایجاد کرده است. با این حال ترور رفیق حریری نخست‌وزیر پیشین لبنان که در سال ۲۰۰۵ اتفاق افتاد و استمرار ناملایمات سیاسی در دوره سعد حریری نشان داد، مردم لبنان به طرز فکر‌های تازه و نقشه راه‌های جدیدی برای زندگی محتاجند و آرزوی آن‌ها این است که اگر حزب‌الله برنده انتخابات بعدی باشد، ابتدا وحدت و آرامش را به صحنه متزلزل سیاست لبنان بازگرداند و سپس با جذب برخی نیرو‌های مخالف به کابینه وارد کار‌های اجرایی اضطراری‌ای شود که برای رهایی مردم از کابوس‌های اقتصادی الزامی است. «کمال فغالی» تحلیلگر مسائل انتخاباتی لبنان می‌گوید: در بخش‌هایی از بیروت و بخصوص مناطق مسیحی‌نشین حداقل ۳۰ درصد از مردمی که در انتخابات سال ۲۰۱۸ شرکت داشتند، قصد دوری جستن از انتخابات جدید را دارند. هر حزبی که پیروز انتخابات باشد، ابتدا باید این نیرو‌های دلسرد شده را امیدوار کند و به صحنه سیاست و اجتماع برگرداند، زیرا پیروزی اصلی در چنین عرصه‌ای است و نه فقط در کسب آرایی بیشتر.

خبری از چرنوزیوم در اقتصاد ایران نیست

پیمان مولوی طی یادداشتی در شماره امروز ابتکار با عنوان خبری از چرنوزیوم در اقتصاد ایران نیست نوشت: اولین بار که اصطلاح خاک چرنوزیوم را از پدرم شنیدم و از اهمیت و بازده خروجی‌اش آگاه شدم تصمیم به نوشتن این مقاله کردم، خاک سیاه یا چرنوزیوم خاکی است که بیشتر در اروپای شرقی مخصوصا اوکراین وجود دارد و تقریبا حاصلخیز‌ترین خاک است که از انباشته شدن مقادیر زیادی مواد معدنی جنگل‌ها در طول زمان ایجاد شده است. خاکی که بازدهی آن در تولید گندم و دانه‌های روغنی و … کاربرد فراوانی دارد.

این موضوع چه ربطی به اقتصاد دارد؟

کشور‌ها برای توسعه اقتصادی و رشد تولید ناخالص داخلی شان که خروجی‌اش می‌شود رفاه عمومی و افزایش قدرت خرید نیازمند زیرساخت هستند، زیرساخت‌ها نیازمند سرمایه گذاری و سرمایه گذاری یا از انباشت ثروت ملی است و یا سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم خارجی.

حال بیایید ببینیم در این خصوص چه روی داده است، از سال ۱۳۹۱ روند تشکیل سرمایه در ایران به جای رشد که از سال ۱۳۶۸ تا انسان همواره رو به فزونی بود تا امروز منفی است و از آن ناراحت کننده‌تر عبور خط استهلاک از آن است، یعنی چه؟ یعنی همین جاده‌ها، پل‌ها، ساختمان‌ها، سوله‌ها، ماشین آلات به سبب نچرخیدن اقتصاد و در جا زدن آن در حال فرسوده شدن هستند و به عبارتی پول تعمیر و نگهداری کافی وجود ندارد.

از روی دیگر بر اساس گزارش اتاق تهران از سال ۱۳۹۱ تا امروز به صورت متوسط ۱۰ میلیارد دلار پول از ایران رهسپار کشور‌های دیگر شده، ما جذب کننده که نبودیم هیچ، هر سال پولی را که می‌توانست تبدیل به زیرساخت شود و چرنوزیوم سپهر اقتصاد ایران را آماده بذر‌پاشی کند رها کرده‌ایم و خاک دارد فرسوده می‌شود و بایر.

کشور‌ها در جهان دودسته‌اند، آن‌ها که از فرصت‌ها بهره می‌برند و آن‌هایی که با تجربه و خطا فرصت‌ها را می‌سوزانند، ما در ایران ید طولایی در تجربه کردن تجربه‌های شکست خورده داریم و این ما را جزو گروه دوم می‌کند.
بنجامین گراهام سرمایه گذار شهیر و توانمند جمله‌ای دارد که برای ما آموزنده است، وی می‌گوید: شانس برای کسانی که آماده‌اند می‌آید! و ما هیچ وقت آماده نبوده‌ایم.

درباره admin

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

تازه ترین ها