خانه » همه » مذهبی » مناظرات امام رضا علیه اسلام

دانلود کتاب های امتحان شده

مناظرات امام رضا علیه اسلام


مناظرات امام رضا علیه اسلام

۱۳۹۸/۰۳/۲۸


۶۷۹ بازدید

ایا مناظره ی امام رضا علیه السلام و عالمان مسیحی و یهودی سندش معتبر است؟اهل سنت هم اورده اند؟

شیخ صدوق در توحید و علمای دیگر این مناظرات را آورده اند و در این خصوص یعنی مناظرات امام با علمای ادیان به کتابهای اهل سنت مراجعه نکرده ام . اما عنایت واحترام ویژه برخی علمای اهل سنت به امام را در منابع مختلف دیده ایم بعنوان نمونه صفحاتی از مجله فرهنگ کوثر پاییز 1387، شماره 75 در خصوص امام رضا (ع) به روایت اهل سنت به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه در اینجا ذکر می‌کنیم:
……..
41. احمد بن علی قَلْقَشَنْدی شافعی (821ق)
وی درباره جلالت و منزلت آن حضرت که باعث انتخاب ایشان برای ولایتعهدی (هر چند اجباری) از طرف مأمون شد، می گوید: «علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب: لَمّا رأی مِنْ فَضْلِه البارع و عِلمِه الناصع و وَرَعِه الظاهر و زهده الخالص و تخیلِهِ مِنَ الدّنیا و تَسَلُّمِه من الناس و قد اِسْتبان له ما لم تَزَلْ الاخبار علیه متواطئه و الالْسُن علیه متفقة و الکلمة فیه جامعة… فعقد له بالعقد و الخلافة…؛1 علی بن موسی الرضا(ع): زمانی که مأمون فضل گسترده و علم وسیع و جهد و زهد خالص امام و دوری آن حضرت از دنیا و در امان بودن ایشان از مردم را مشاهده کرد و همچنین وقتی او سخنان مردم در فضیلت وعظمت ایشان را شنید…، آن حضرت را به ولایتعهدی خود برگزید…».
42. محمد خواجه پارسای بخاری حنفی (822 ق)
او در باره امام رضا(ع)می گوید: «و مِنْ ائمة اهل البیت ابوالحسن علی الرضا بن موسی الکاظم رضی اللَّه عنهما…». سپس در ادامه، فضایل و کرامات امام رضا(ع)به ویژه جریان ورود آن حضرت به نیشابور و استقبال گسترده و بی نظیر علمای بنام اهل سنت و مردم از امام و حدیث سلسلة الذهب را نقل می کند.2
43. ابن حجر عسقلانی شافعی (852 ق)
عسقلانی می گوید: «علی بن موسی الرضا صَدوقٌ من کبار العاشرة؛3 علی بن موسی (ع)فردی راست گو و از بزرگان طبقه دهم بود».
44. ابن صبّاغ مالکی (855 ق)
ابن صباغ ابتدا می نویسد: «و هو الامام الثامن… و اما مناقبه مِنْ ذلک کان اکبر دلائل برهانه و شهد له بعلوّ قدره و سموّ مکانه….»4. آن گاه به نقل فضایل و مناقب امام می پردازد و در نهایت به نقل از بعضی از اهل علم می گوید: «مناقب علی بن موسی الرضا من أجلّ المناقب و امداد فضائله و فواضله متوالیة کتوالی الکتائب و موالاته محمودة البوادی و العواقب و عجائب أوصافه من غرائب العجائب، و سؤدده و نَبْله قد حَلَّ من الشَّرف فی الذروة و المغارب فلموالیه السعْد الطالع و لمناویه النحْس الغارب، امّا شرفُ آبائه فاشْهَر من الصباح المنیر و اضواء مَنْ عارض الشمس المستدیر و اما اخلاقه و سماته و سیرته و صفاته و دلائله و علاماته فناهیک من فخار و حَسَبِک من علوّ مقدار جاز علی طریقة وَرِثها عن الآباء و وَرِثها عنه البنون فهُمْ جمیعاً فی کرم الارومة و طیب الجرثومة کاسنان المشْط متعادلون فشرفاً لهذا البیت المعالی الرتبة السامی المعلة لقد طال السماء علاء و نبلا و سمّا علی الفراقة منزله و محلا و استوفی صفات الکمال فما یستثنی فی شی ء منه لغیر و الا انتظم هؤلاء الائمة انتظام اللآلی و تناسبوا فی الشرف فاستوی المقدم و التالی و نالوا رتبة مجْد یحیط عنها المُقَصِّر و العالی اجتهد عداتهم فی خفض منازلهم و اللَّه یرفعه و رکبوا الصعب و الذلول فی تشتیت شملهم و اللَّه یجْمَعه و کم ضَیعوا مِنْ حقوقهم ما لا یهْمِلُه و لا یضیعُه؛5 مناقب علی بن موسی الرضا(ع)از والاترین مناقب و ویژگی هاست و همان گونه که نیروهای لشکر پشت سر هم و پی در پی حرکت می کنند، فضایل و مناقب ایشان نیز پی در پی و لا ینقطع است. ولایت او از ابتدای امر به نحو بسیار ستوده و خصوصیات و اوصافش از مسائل بسیار شگفت انگیز بود و مقامات عالی و شرافت ایشان در جایگاه و مرتبه بلندی قرار داشت. خوشا به حال پیروان او و بدا به حال دشمنانش. بزرگی و شرافت پدران آن حضرت از روز آشکارتر و از خورشید روشن تر است. اما ویژگی های اخلاقی و صفات خاص او به گونه ای است که احدی به رتبه ایشان نمی رسد…».
45. ابن تَغْری بَرْدی اتابکی حنفی (874ق)
او می گوید: «الامام ابوالحسن علی الرضا… کان إماماً عالماً… و کان علی سید بنی هاشم فی زمانه و اجَلّهم و کان المأمون یعَظِّمُه و یبَجِّلُه و یخْضَع له و یتغالی فیه حتی انّه جَعَله ولیَّ عَهْده مِنْ بعده؛6 امام ابوالحسن علی الرضا، امامی عالم و سرور و بزرگوارترین بنی هاشم در دوران خویش بود. مأمون وی را بزرگ می داشت و در مورد او غلو می کرد؛ به گونه ای که آن حضرت را ولیعهد بعد از خود قرار داد».
46. نورالدین عبدالرحمن جامی (898 ق)
او بابی تحت عنوان «ذکر علی بن موسی بن جعفر رضی اللَّه تعالی عنهم» گشوده و در مورد آن حضرت گفته است: «وی امام هشتم است… و هر چند آنچه درباره مناقب و فضایل رضا (رضی الله عنه) بر زبان ها جاری و در کتاب ها مسطور است، اندکی است از بسیار، و قطره ای است از دریای خروشان که این مختصر را گنجایش آنها نیست. ناچار بر بعضی از کرامات و خوارق عادات بسنده می شود…». او سپس به نقل کرامات آن حضرت می پردازد.7
47. میر محمد بن سیدبرهان الدین خواوند شاه، معروف به میر خواند شافعی (903 ق)
وی می نویسد: «ذکر أحوال علی بن موسی الرضا (رضی اللَّه عنهما)… :مشهد مقدس و مرقد این امام علی الاطلاق، مورد مراجعه مردم ایران و مقصد سالکان آفاق است. طوایف امم و طبقات بنی آدم از روم تا هند هر ساله از وطن خود هجرت می کنند و به سوی این آستان فرخنده توجه خود را نشان می دهند و زیارت و طواف می کنند و این موهبت بزرگ را سرمایه سعادات دنیا و عقبی می دانند… ایام گرامی او به روایتی 55 سال بود». آن گاه به نقل مناقب و کرامات امام می پردازد.8
48. جلال الدین سیوطی شافعی (911 ق)
او امام را از اعلام و بزرگان شمرده است.9
49. فضل اللَّه بن روزبهان خُنْجی اصفهانی حنفی (927 ق)
او گفته است: «زیارت قبر مکرّم و مرقد معظّم حضرت امام ائمة الهدی، سلطان الانس و الجن، امام علی بن موسی الرضا الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین الشهید بن علی المرتضی صلوات اللَّه و سلامه علی سیدنا محمد و آله الکرام سیما الایة النظام ستة آبائه کلّهم افضل من یشرب صوب الغمام، تریاق أکبر محبان است و موجب حیات دل و جان است. مرادات همه عالم از آن درگاه با برکت حاصل و فی الواقع ربع میمونش توان گفت که از اشرف منازل است. آن مقام مبارک تمامی اوقات مقرون به تلاوت قرآن مجید است و توان گفت که معبدی است از معابد اسلام، هرگز آن مرقد عالی از طاعت نیازمندان خالی نیست و چگونه چنین نباشد و حال آنکه تربت حضرت امامی است که اوست مظهر علوم نبوی و وارث صفات مصطفوی و امام بر حق و رهنمای مطلق و صاحب زمان امامت خود و وارث نبوت و حق استقامت خود.
هزار دفتر اگر در مناقبش گویند
هنوز ره به کمال علی نشاید برد
و سابقاً که عزم زیارت مشهد مقدس حضرت امام بود، این قصیده صورت نظم یافته بود و در این مقام ادراج او مناسب است؛ زیرا که ملایم زیارت آن صاحب مناقب است». او آن گاه و در ادامه قصیده ای می آورد با این عنوان: «قصیده ای در منقبت امام ثامن، ولی ضامن، امام ابوالحسن علی بن موسی الرضا (صلوات اللَّه علیه و سلامه)».10
در جای دیگر می گوید: «اللّهم و صَلِّ و سلِّم علی الإمام الثامن، السید الحسنان، السَنَد البرهان، حجتُ اللَّه علی الإنس و الجانّ الذی هو لجند الأولیاء، سلطان صاحب المروة و الجود و الإحسان، المتلالئ فیه أنوار النبی عند عین العیان، رافع معالم التوحید و ناصب الویة الایمان، الراقی علی درجات العلم و العرفان، صاحب منقبة قوله (صلی اللَّه علیه و آله و سلم): سَتُدْفَنُ بِضْعة منّی بأرض خراسان، المستخرج بالجَفْر و الجامع مایکون و ما کان المقول فی شَرَف ستة آبائه کلَّهم أفضل من شَربَ صوب الغمام، المقتدی برسول اللَّه فی کلّ حال و فی کلّ شأن ابی الحسن علی بن موسی الرضا، الإمام القائم الثامن الشهید بالسمّ فی الغم و البؤس المدفون بمشهد طوس. اللهم ارْزُقْنا بِلُطْفک و فَضْلِک و کرَمِک و امْتنانِک، زیارة قبره المقدَّس و مرقده المونس و اغْفِر لنا ذنوبنا و اقْضِ جمیع حاجاتنا ببرکته، اللّهم صَلِّ علی سیدنا محمد و آل سیدنا محمد و آل سیدنا محمد سیما الإمام المجتبی أبی الحسن علی بن موسی الرضا و سَلَّم تسلیما؛11 و درود و صلوات و سلام فرست بر امام هشتم، که نیکو خصال، نیکوکار، نیکو سیرت است، کسی که پادشاه اولیاست، صاحب جود و مروّت و نیکوکاری. انوار درخشان رسول خدا در او متجلی است، نوری که در برابر دیدگان عیان است. برافرازنده نشانه های توحید و نصب کننده لواهای ایمان، درجات علم و عرفان را پیموده، صاحب فضیلتی که رسول خدا فرمود: «زود باشد که پاره ای از من در خراسان دفن شود»، با جفر و جامعه آنچه را که بوده و خواهد بود، بیرون آورنده است، کسی گفته شده است در شرف پدران آن حضرت برترین فردی است که آب باران نوشیده است. آن حضرت اقتدا کننده است به رسول اللَّه در هر حالی و در هر کاری، و شأنی که آن حضرت را پیش آمده. ایشان ابوالحسن علی بن موسی الرضا امام قائم ثامن است، آن حضرت شهادت یافته به زهر است که شهادتش در غم و خون و ملال بود و او مدفون در طوس است…».12
ابن روزبهان درباره بارگاه نورانی امام رضا(ع)سخنان عجیبی را می گوید که به بعضی از آنها اشاره می شود: «… و آن حضرت را در آن روضه مقدسه و مرقد منور و مشهد معطر دفن کردند و آن روضه بهشت، کعبه حاجات و مقاصد جمیع حاجت خواهان شد تا روز قیامت، صلوات اللَّه و سلامه علیه و تحیاته و رضوانه علی تلک الروضة المقدسة و رَزَقَنا زیارتها و عَمّر بالانوار الالهیة و القنوض القدسیة عمارتها. رجای کمترین بندگان، فضل اللَّه بن روزبهان الامین واثق است به الطاف الهی که این فقیر حقیر را امثال زیارت مرقد مطهر و مشهد منور آن حضرت به خیر و عافیت روزی گردد و قرائت این کتاب «وسیلة الخادم الی المخدوم» در آستانه آن مرقد مطهر جهت دوستان و محبان و موالیان اهل البیت نموده شود؛ چه ولا و تولای آن حضرت، شیمه دیرینه این فقیر و محبت و استمداد از آن حضرت نقد خزینه سینه این حقیر است. در هر واقعه که این فقیر را پیش اید، استمداد از باطن اقدس آن حضرت را طریق نجات می دانم و در هر هائله و داهیه روح مقدس آن حضرت را».
در وصف امام رضا نیز چنین شعری را نقل می کند:
«سلام علی روضة للامام علی بن موسی(ع)»
سلام من العاشق المنتظر
سلام من الواله المستهام
بر آن پیشوای کریم الشیم
بر آن مقتدای رفیع المقام
ز شهد شهادت حلاوت مذاق
ز زهر عدو در جهات تلخ کام
ز خلد برین مشهدش روضه ای
خراسان از او گشته دارالسلام
از آن خوانمش جنّت هشتمین
که شد منزل پاک هشتم امام
محبّان ز انگور پر زهر او
فکندند می های خونین به جام
مرا چهره بنمود یک شب بخواب
شد از شوق او خواب بر من حرام
علی وار بر شیر مردی سوار
امین در رکابش کمینه غلام13
50. غیاث الدین بن همام الدین شافعی معروف به خواند امیر (942 ق)
او درباره اولاد امام کاظم (ع)می گوید: «افضل اولاد امام موسی بلکه اشرف جمیع برایا علی بن موسی الرضا بود».14
در ادامه درباره امام، فصلی را باز می کند تحت عنوان «ذکر امام هشتم علی بن موسی الرضا(ع)» و از امام چنین تعبیر می کند: «امام واجب الاحترام علی بن موسی الرضا… امام عالی مقدار».15
همچنین در مورد مشهد الرضا چنین می گوید: «و حالا آن مزار بزرگوار و روضه فایض الانوار مطاف طواف اعیان و اشراف روزگار است و قبله آمال و کعبه اقبال اصاغر و اعاظم اقطار بلاد و امصار
سلام علی آل طاها و یس
سلام علی آل خیر النبیین
سلام علی روضة حَلَّ فیها
امامٌ یباهی به المُلْک و الدّین
و صلّی اللَّه علی خَیر خلْقه محمد سیدالمرسلین و آله الطیبین الطاهرین سیما الائمة المعصومین الهادین».16
سپس فصلی را تحت عنوان «گفتار در بیان فضائل و کمالات آن امام عالی مقام علی نبینا و علیه الصلوة و السلام» باز می کند و در وصف امام می گوید: «بیت شهید خاک خراسان امام طیب و طاهر، علی بن موسی بن جعفر بن محمد باقر… اَقارب و اجانب از مشرق تا مغرب بر وفور علو ّشأن و سموّ مکان آن امام وافر احسان، اعتراف داشته اند و دارند و اقاصی و ادانی بلکه جمیع افراد انواع انسانی مناقب و مفاخر آن حمیده مآثر بر صحایف ضمایر نگاشته اند و می نگارند. کرامتش از هر چه تصور توان کرد، بیشتر بود و امامتش به موجب نصّ آباء بزرگوارش معین و مقرر.
از آن زمان که فلک شد به نور مِهْر مُنَوَّر
ندیده دیده کس چون علی موسی جعفر
سپهر عز و جلالت محیط علم و فضیلت
امام مشرق و مغرب ملاذ آل پیمبر
حریم تربت او سجده گاه خسرو انجم
غبار مقدم او توتیای دیده اختر
وفور علم و علوّ مکان اوست به حدّی
که شرح آن نتواند نمود کلک سخنور
قلم اگر همگی وصف ذات او بنویسد
حدیث او نشود در هزار سال مکرر».17
آن گاه به نقل فضایل و کرامات آن حضرت می پردازد.
51. شمس الدین محمد بن طولون دمشقی حنفی (953 ق)
وی در مورد امام رضا(ع)می گوید: «و ثامنهم ابْنُه (امام موسی بن جعفر) علی و هو ابوالحسن علی الرضا بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علی زین العابدین بن الحسین بن علی بن ابی طالب (رضوان اللَّه علیهم اجمعین)…» و بعد به نقل بعضی از وقایع و سخنان بعضی از معاصران امام می پردازد که آن حضرت را مدح کرده اند.18
52. شیخ حسین بن محمد دیار بَکری (966ق)
او هم می نویسد: «علی بن موسی الرضا و هو من الاثنی عشر الذین تعتقد الرافضة عصمتهم و وجوب طاعتهم؛19 علی بن موسی الرضا یکی از دوازده امام شیعیان است که رافضه معتقد به عصمت و وجوب اطاعت از آنها هستند».
53. ابن حجر هیثمی مالکی (974 ق)
می گوید: «علی الرضا و هو انْبَئُهم ذِکراً و اجَلُّهم قدراً و من ثَمَّ اَحلّه المأمون مَحَلَّ مَهْجَته و انْکحه ابنته و اَشْرکَه فی مَمْلکته و فوَّضَ الیه امر خلافته…؛20 امام رضا(ع)از نام آورترین و بامنزلت ترین اهل بیت است و بدین خاطر مأمون ایشان را احترام کرد و دخترش را به ازدواج ایشان درآورد و وی را ولیعهد خویش قرار داد».
54. احمد بن یوسف قرمانی دمشقی (1019ق)
احمد بن یوسف نیز در فصلی که در باره امام رضا(ع) گشوده، نوشته است: «الفصل السابع فی ذکر شبه شجاعة جدّه علی المرتضی الإمام علی بن موسی الرضا (رضی اللَّه عنه) و کانت مناقبه علیة و صفاته سنیة… و کراماته کثیرة و مناقبه شهیرة… و کان (رضی اللَّه عنه) قلیل النوم کثیر الصوم و کان جلوسه فی صیف علی حصیر و فی الشتاء علی جلد شاة…». سپس به نقل فضایل و کرامات امام (ع)به ویژه حدیث سلسلة الذهب می پردازد.
ترجمه عبارت او چنین است: «مناقبش والا و صفاتش بلند مرتبه و کراماتش بسیار و مناقبش شهره آفاق است. وی بسیار کم خواب بود و بسیار روزه می گرفت و در تابستان سوزان روی حصیر و در زمستان سرد روی پوستین می نشست».
55. عبدالرئوف مناوی شافعی (1031 ق)
«علی الرضی بن موسی الکاظم بن جعفر الصادق، کان عظیم القدر، مشهور الذکر… و له کرامات کثیرة…؛ آن حضرت شخصیتی والا و بلندمرتبه و نامش شهره آفاق و کراماتش بسیار است». او در ادامه، به نقل کرامت آن حضرت می پردازد. 21
سخن پایانی
دیدگاه بزرگان اهل سنت در مورد شخصیت علمی و معنوی امام رضا(ع) و تعابیر شگفت انگیزی که درباره آن حضرت به کار برده اند و اعترافات ذهبی، عالم متعصب سنی، درباره امام رضا و مرجعیت و امامت آن حضرت، ما را به این نکته رهنمون می سازد که اهل سنت نیز محب و شیفته اهل بیت پیامبر اعظم هستند و فرقه فتنه انگیز وهابیت، جزء اهل سنت نیستند و ادعاهای آنان در مورد تخریب قبور، به ویژه عتبات مقدسه، سست و بی اساس و در جهت تفرقه و ایجاد فتنه است؛ زیرا چنان که خواندید، بزرگان اهل سنت به خاندان رسول اللَّه و مشاهد مشرفه آنها، احترام خاص و ویژه ای داشته اند. به امید تقریب و نزدیک شدن منطقی مذاهب اسلامی .
پی نوشت‌ها:
1 . صبح الاَعْشی ، ج 9، ص 383.
2 . ینابیع المودة، ج 3، ص 165 – 168.
3 . تقریب التهذیب، ج 2، ص 42. طبق مبنای ابن حجر عسقلانی، طبقه دهم، بزرگانی هستند که تابعین را ندیده اند واز اتباع تابعین روایت می کنند. ر.ک: تقریب التهذیب، ج 1، ص 6.
4 . الفصول المهمة، ص 233 و 234.
5 . همان، ص 251.
6 . النجوم الزاهرة، ج 2، ص 219 و 220.
7 . شواهد النبوة، ص 380 – 382.
8 . تاریخ روضة الصفا، ج 3، ص 41 – 52.
9 . تاریخ الخلفاء، ص 351.
10 . مهمان نامه بخارا، ص 336.
11 . وسیلة الخادم الی المخدوم، ص 223.
12 . همان.
13 . همان، ص 243.
14 . تاریخ حبیب السیر، ج 2، ص 81.
15 . همان، ص 82.
16 . همان، ص 82 و 83.
17 . همان، ص 83.
18 . الائمة الاثنی عشر، ص 97 – 99.
19 . تاریخ الخمیس، ج 2، ص 335.
20 . الصواعق المحرقة، ج 2، ص 593.
21 . الکواکب الدریة، ص 256.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

درباره admin

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

تازه ترین ها