پروردگار متعال در آیات متعددی از سوره احقاف به طور صریح و گاهی با کنایه به تهدید و توبیخ کفار قریش پرداخته، از جمله در آیه: «فَلَوْ لا نَصَرَهُمُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْباناً»؛[1] میفرماید وقتی عذاب خدا دامنگیرشان شد، کسی نمیتواند آنان را یاری کند و از عذاب برهاند.[2]
بررسی ادبی مفردات آیه فوق از ابتدا چنین است:
در مورد «فاء» اول آیه، برخی آن را «عاطفه»[3] و گروهی نیز آنرا «استیناف»[4] گرفتهاند. «لولا» حرف تحضیض به منزله هلاّ، «نصر» فعل ماضی «هُم» مفعول به، «الذین» موصول اسمی و فاعل برای نصر، «اتخذوا» فعل ماضی از افعال دو مفعولی، ضمیر «واو» فاعلش و جمله «اتخذوا» صله برای «الذین»، و «من دون الله» جار و مجرور و مضاف و مضافالیه متعلق به «اتخذوا»، مفعول اول «اتخذوا» محذوف است که عائد صله نیز میباشد. اما در مفعول دوم «اتخذوا» و نقش «قرباناً» در آیه اختلاف دیدگاه وجود دارد:
برخی میگویند «قرباناً» مفعول دوم و «آلهة» بدل از «قرباناً» میباشد. برخی دیگر گفتهاند «قرباناً» حال و «آلهة» مفعول دوم برای «اتخذوا» میباشد، همچنین گفته شد «قرباناً» مفعول لاجله و «آلهة» مفعول دوم میباشد.[5]
اما آنچه از سیاق آیه به دست میآید این است که مفعول اول «اتخذوا» ضمیر محذوف «هُم» است که به «الذین» بر میگردد و به عنوان عائد صله میباشد. «آلهه» مفعول دوم برای اتخذوا و «قربانا» نیز حال است به معنای «ما یتقرب بهم». در نتیجه معنای آیه چنین میشود: «فلو لا نصرهم الذین اتخذوهم آلهة حال کونهم متقربا[6] بهم إلى الله».[7] بنابر اینکه «قرباناً» حال باشد، ضمیر مفعولی «هُم» که مفعول اول و عائد صله میباشد، ذوالحال خواهد بود.
گفتنی است واژه «قربان»، در اصل مصدر است[8] که در اینصورت مفرد و جمعش یکسان میباشد، و اراده معنای جمعی یا افرادی از آن تنها با قرینه مشخص میشود و همچنین اسم مصدر نیز به کار میرود[9] مثل برهان و سلطان که در اینصورت دارای جمع بوده و جمعش قرابین میباشد.[10] بنابراین در آیه مورد سؤال:
الف. اگر «قربانا» مفعول دوم و یا مفعول لاجله باشد، به دلیل اینکه «آلهة» بدل یا بیان از آن میشود، به همان قرینه «آلهة»، «قرباناً» نیز دارای معنای جمعی بوده و با مبدلمنه یا مُبَیِّن، مطابقت دارد.[11] ب . اگر «قربانا» حال باشد به قرینه ذوالحالش(ضمیر هم) که جمع است، از آن معنای جمعی اراده شده و با ذوالحال مطابقت خواهد داشت و اشکالی از جهت مطابقت با ذوالحال متوجه «قربانا» نخواهد شد.
بررسی ادبی مفردات آیه فوق از ابتدا چنین است:
در مورد «فاء» اول آیه، برخی آن را «عاطفه»[3] و گروهی نیز آنرا «استیناف»[4] گرفتهاند. «لولا» حرف تحضیض به منزله هلاّ، «نصر» فعل ماضی «هُم» مفعول به، «الذین» موصول اسمی و فاعل برای نصر، «اتخذوا» فعل ماضی از افعال دو مفعولی، ضمیر «واو» فاعلش و جمله «اتخذوا» صله برای «الذین»، و «من دون الله» جار و مجرور و مضاف و مضافالیه متعلق به «اتخذوا»، مفعول اول «اتخذوا» محذوف است که عائد صله نیز میباشد. اما در مفعول دوم «اتخذوا» و نقش «قرباناً» در آیه اختلاف دیدگاه وجود دارد:
برخی میگویند «قرباناً» مفعول دوم و «آلهة» بدل از «قرباناً» میباشد. برخی دیگر گفتهاند «قرباناً» حال و «آلهة» مفعول دوم برای «اتخذوا» میباشد، همچنین گفته شد «قرباناً» مفعول لاجله و «آلهة» مفعول دوم میباشد.[5]
اما آنچه از سیاق آیه به دست میآید این است که مفعول اول «اتخذوا» ضمیر محذوف «هُم» است که به «الذین» بر میگردد و به عنوان عائد صله میباشد. «آلهه» مفعول دوم برای اتخذوا و «قربانا» نیز حال است به معنای «ما یتقرب بهم». در نتیجه معنای آیه چنین میشود: «فلو لا نصرهم الذین اتخذوهم آلهة حال کونهم متقربا[6] بهم إلى الله».[7] بنابر اینکه «قرباناً» حال باشد، ضمیر مفعولی «هُم» که مفعول اول و عائد صله میباشد، ذوالحال خواهد بود.
گفتنی است واژه «قربان»، در اصل مصدر است[8] که در اینصورت مفرد و جمعش یکسان میباشد، و اراده معنای جمعی یا افرادی از آن تنها با قرینه مشخص میشود و همچنین اسم مصدر نیز به کار میرود[9] مثل برهان و سلطان که در اینصورت دارای جمع بوده و جمعش قرابین میباشد.[10] بنابراین در آیه مورد سؤال:
الف. اگر «قربانا» مفعول دوم و یا مفعول لاجله باشد، به دلیل اینکه «آلهة» بدل یا بیان از آن میشود، به همان قرینه «آلهة»، «قرباناً» نیز دارای معنای جمعی بوده و با مبدلمنه یا مُبَیِّن، مطابقت دارد.[11] ب . اگر «قربانا» حال باشد به قرینه ذوالحالش(ضمیر هم) که جمع است، از آن معنای جمعی اراده شده و با ذوالحال مطابقت خواهد داشت و اشکالی از جهت مطابقت با ذوالحال متوجه «قربانا» نخواهد شد.